این نوشتار، ضمن بررسی روایات دال بر لعن زراره، به چرایی جرح وی، تأثیر تفکر و جریانهای کلامی در جرح یا تعدیل او و راههای رفع تعارض میان جرح و تعدیل زراره پرداخته است.
در تاریخ متقدم امامیه از جریان زراره و شاگردانش یاد شده است. افکار او آنقدر متمایز بوده که فرقهای را به وی منسوب کردهاند. ارباب ملل و نحل وی و همفکرانش را بهعنوان فرقه زراریه میشناسند.۱ سمعانی در قرن چهارم از فرقه زراریه به عنوان غلات شیعه نام برده است.۲
فراوانی روایات ذم _ که به سی عدد میرسد۳ _ رجالیان را به چرایی ذم وی واداشتهاست. روایات جرح او گاه به صورت مستقیم، ناظر به عقیده وی در باره «استطاعت» است و گزارشهای تاریخی به شکل آشکاری جریانسازی علیه او را در این زمینه نشان میدهند.
این نوشتار بر آن است، جریانهایی۴ را شناسایی کند که در نگاه نخست قابلشناسایی نیست، ولی تأثیر بسزایی در ریشهیابی جرح «زرارة بن اعین » دارد.
1. روایات تعدیل و جرح «زرارة بن اعین »
زرارة بن اعین از شخصیتهای برجسته و فقیهان مبرز عصر خویش به شمار آمده است. نجاشی از او با عنوان «شیخ أصحابنا» یاد میکند و وی را با القاب قاری، فقیه، متکلم، ادیب و شاعر میستاید.۵
روایات بسیاری در مدح زراره رسیده است.۶ نقش وی در تحکیم مبانی تشیع و حفظ احادیث شیعه به حدی است که در حدیثی صحیح۷ از امام صادق علیه السلام نقل
1.. ر.ک: مقالاتالاسلامیین، ص۳۶؛ الملل و النحل، ج۱، ص۵۴.
2.. الانساب، ج۳، ص۱۴۴.
3.. ر.ک: معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۲۳۴ - ۲۴۵.
4.. مقصود از «جریان» در این مقاله، گروهی است که در جامعه ازنظر فکری متمایز شدهاند. به دیگر سخن، در برخی موارد _ که جرحوتعدیل رجالی متعارض نیستند _ میتوان رد پای فضاسازی تبلیغی و جریانسازی علیه یک فرد یا یک گروه را ردیابی نمود.
5.. رجال النجاشی، ص۱۷۵.
6.. ر.ک: رجال الکشی، ص۱۳۴.
7.. در سند این روایت «حمدویه بن نصیر» امامی و ثقه است. شیخ طوسی مینویسد: «وی بینظیر در زمانش بود و علم و روایت زیادی داشت و ثقه بود» (رجال الطوسی، ص۴۲۱). «یعقوب بن یزید» نیز امامی و ثقه است (رجال النجاشی، ص۴۵۰) و نجاشی از «محمد بن حسین بن ابی خطاب» با عنوان «جلیل من أصحابنا عظیم القدر كثیرالروایة ثقة عین» وصف میکند (همان، ص۳۳۴) و «ابن ابی عمیر» از اصحاب اجماع، امامی و ثقه است (رجال الطوسی، ص۴۰۵) و «ابراهیم بن عبدالحمید» نیز ثقه است (همان، ص۱۸). بنا بر این، همه راویان ثقه و امامی مذهب نیستند و حدیث از نظر سندی صحیح است.