بررسی روایات لعن «زرارة بن اعین» با توجه به جریان‌های کلامی امامیه - صفحه 128

از معتزله «بشر بن معتمر»، «ثمامه بن اشرس» و «غیلان» نیز بر این عقیده بودند.۱ از این‌رو است که زراره به مسلک قدری متهم شده است؛ چراکه وی، همانند معتزله، استطاعت را قبل از فعل می‏د انست.۲ زراره معتقد بود که خداوند استطاعت را پیش از عمل خلق می‏کند، نه ضمن آن.۳

مؤید این مطلب، روایتی است که در آن آمده اهل قدر بر این باور بودند که صحت جسمانی شرط استطاعت حج است و استطاعت قبل از فعل است _ همان گونه که به زراره نسبت می‏دهند _ ولی امام جعفر صادق علیه السلام استطاعت را به داشتن زاد و توشه و نیز اذن خداوند معنا فرمود و معنای استطاعت قدری‌ها را نفی نموده‏اند:

۰.عَنِ السَّكُونِی، عَنْ أَبِی عبدالله علیه السلام قَالَ: سَأَلَهُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْقَدَرِ، فَقَالَ: یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ _ عَزَّ وَ جَلَّ _: «وَ للهِ عَلَی الناسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیهِ سَبِیلًا»؟ أَ لَیسَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لَهُمُ الِاسْتِطَاعَةَ؟ فَقَالَ: وَیحَكَ إِنَّمَا یعْنِی بِالاسْتِطَاعَةِ الزَّادَ وَ الرَّاحِلَةَ لَیسَ اسْتِطَاعَةَ الْبَدَنِ، فَقَالَ الرَّجُلُ: أَ فَلَیسَ إِذَا كَانَ الزَّادُ وَ الرَّاحِلَةُ فَهُوَ مُسْتَطِیعٌ لِلْحَجِّ؟ فَقَالَ: وَیحَكَ! لَیسَ كَمَا تَظُنُّ قَدْ تَرَی الرَّجُلَ عِنْدَهُ الْمَالُ الْكَثِیرُ أَكْثَرَ مِنَ الزَّادِ وَ الرَّاحِلَةِ فَهُوَ لَا یحُجُّ حَتَّی یأْذَنَ اللَّهُ تَعَالَی فِی ذَلِكَ؛ ۴

۰.سکونی از امام صادق علیه السلام روایت کرده است: مردی قدری از امام علیه السلام پرسید: ای پسر رسول‌خدا، نظرت در باره سخن خداوند متعال که می‏فرماید: «و برای خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانایی رفتن به سوی آن دارند» چیست؟ آیا خداوند برای مردم استطاعت قرار نداده است؟ امام علیه السلام فرمود:‌وای بر تو! استطاعت به معنای زاد و توشه است و استطاعت بدنی مورد نظر نیست. مرد دو باره پرسید: پس هرگاه زاد و توشه داشت، یعنی مستطیع است؟ (وی می‏خواست این نتیجه را بگیرد که استطاعت قبل از فعل است). امام پاسخ داد: خیر، نه آن گونه که تو می‏اندیشی، گاه می‏بینی که فردی مال زیادی دارد و حج نمی‏گذارد، مگر این که خداوند به وی اذن دهد.

نظر زراره در این‌باره چالش برانگیز بود و مخالفت اصحاب امامیه را برانگیخت. تقابل

1.. همان.

2.. ر.ک: شرح الاصول الخمسة، ص۲۱۷.

3.. ر.ک: رجال الکشی، ج۱، ص۳۶۶.

4.. الکافی، ج‌، ص۲۶۸.

صفحه از 134