تعریف روانشناختی امل بر اساس منابع اسلامی
حالف بعد از بررسیهای قرآنی و روایی میتوان با نگاهی روانشناختی و با در نظر گرفتن دو منظر رویکردی و اجتنابی تعریف امل را اینگونه ارائه داد:
۰.فعال شدن یک میل و یا یک احساس خوشآیند نسبت به رویدادی در آینده که فرد تلاشی برای دستیابی به آن نکرده و یا امکان دستیابی به آن وجود ندارد. فعال بودن مستمر میل مذکور در روان فرد، بدون تغییر مؤلفههای آن (تلاش و امکان دستیابی) منجر به شکلگیری یک صفت پایدار میشود که شناختهای فرد را نسبت به درک دنیای واقعی مختل میسازد.
تبدیل پذیری منظر رویکردی به اجتنابی
همانطور که مشاهده میشود، «مختل شدن درک دنیای واقعی» اصلیترین پیامد امل در منظر اجتنابی تلقی میشود. اما با توجه به این که روان آدمی یک نظام در هم تنیده بوده و سازههای مختلف روانی نسبت به هم تأثیر و تأثر دارند؛ با رخداد مکانیزمی جنبه رویکردی و نیکو، قابلیت تبدیل و تنزّل به عرصه اجتنابی و نکوهیده را خواهد داشت. این موضوع را از مجموع روایات مربوط به رابطه عقل و جهل با امل میتوان به دست آورد.
در روند فعال شدن میل خوشایند نسبت به آینده، ممکن است نیروی شناختی عقل آن را در تعارض با هدف متعالی بیابد، اما بهواسطه یکسری از عوامل غفلتزای ثانوی (گناه، نوع آرزو، شدت و قدرت آرزوهای اجتنابی دیگر)، روند شناختی _ مهارگری عقل مختل گردد و فرد به جای این که به سمت «تعدیل» این آرزو حرکت کند، به واسطه فشار نیروهای جهل، زمینه غفلت از واقعیت برایش فراهم گشته و عنان اختیار از کف ربوده شده و وارد چرخه اجتنابی میگردد.
در روایت معمر بن یحیی، در جواب سوال وی از امام باقر علیه السلام که چرا برخی افراد با وجود بهرهمندی از عقل، شناختشان مختل شده و حقایق را نمیفهمند؛ حضرت پاسخ داد:
۰.إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالی حِینَ خَلَقَ آدَمَ جَعَلَ أَجَلَهُ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ املهُ خَلْفَ ظَهْرِهِ، فَلَمَّا أَصَابَ الْخَطِیئَةَ حَصَلَ املهُ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ أَجَلُهُ خَلْفَ ظَهْرِهِ، فَمِنْ ثَمَّ یَعْقِلُونَ وَ لَا یَعْلَمُون؛۱
خدای متعال، هنگامی که آدم را خلق کرد (توجه) به مرگ را در بین دو چشمان او قرار
1.. علل الشرائع، ج۱، ص۹۲.