معناکاوی روایت‌های «جنگ تأویل» - صفحه 31

از ابو سعید نقل کرده‌اند.۱ در روایتی ابو سعید خبر را این گونه هم روایت کرده است که رسول خدا صلی الله علیه و اله از خانه یکی از همسرانش بیرون آمد، در حالی که بند کفشش پاره شده و آن را به سمت علی علیه السلام انداخت و گفت: از میان شما کسانی برای تأویل قرآن [شمشیر] خواهند زد، همان‌گونه که من برای تنزیل آن [شمشیر] زدم. یکی از اصحاب به ایشان گفت: آن شخص منم ای رسول خدا صلی الله علیه و اله؟ فرمود: نه! آن کس شخصی است که کفش مرا در دست دارد.۲ ابو سعید گفت: من این خبر را به علی دادم. ندیدم واکنشی مهمی نشان دهد. گویی او این خبر را پیش‏تر می‌دانست.۳

ابن ابی شیبه (159 - 235ق) این خبر را از ابو سعید نقل کرده و این ویژگی را هم در خبرش گنجانده است که در مسجد بوده‌اند و سکوت محض بر آنها حاکم بود و هیچ‌کسی با دیگری حرف نمی‌زد که پیامبر صلی الله علیه و اله بر آنها وارد شد و جنگ برای تاویل و تنزل را مطرح کرد. در این خبر، به جای «بسان جنگ من برای تنزیل» این تعبیر آمده است: کما قوتلتم علی تنزیله؛۴ همان‌گونه که با شما برای تنزیل جنگیدید. احمد بن حنبل۵ (164 - 241ق)، بغوی۶ (214 - 317ق)، قطیعی (م368ق) در افزوده‌های فضائل الصحابه احمد،۷ حاکم۸ (321 - 403ق)، مشابه آن را ابن مغارلی (م483ق)،۹ ابن اثیر۱۰ (555 - 630ق) و ابن عساکر۱۱ (499 - 571ق) هم خبر ابو سعید را با جزئیاتی، با تفاوت در تعبیر بدون تفاوت در معنا، آورده‌اند. خضر بن أبی ‌الأخضر، دیگر صحابی است که روایت را با مضمونی متفاوت‌تر نقل کرده است.۱۲

این خبر به لحاظ قوت و قابل اعتماد بودن، هم در میان شیعیان و هم سنّیان مورد تأیید

1.. مسند ابو یعلی، ج۲، ص۳۴۱ - ۳۴۲؛ الصحیح (ابن حبان)، ج۱۵، ص۳۸۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۴۵۲.

2.. همان، ج۴۲، ص۴۵۱ - ۴۵۲.

3.. شرح نهج البلاغة، ج۳، ص۲۰۶ - ۲۰۷، خ۴۸؛ تاریخ مدینة‌ دمشق، ج۴۲، ص۴۵۳ - ۴۵۴.

4.. المصنّف (ابن ابی شیبه)، ج۶، ص۳۷۰؛ الکامل، ج۷، ص۲۰۹؛ کنز العمّال، ج۱۳، ص۱۰۷.

5.. مسند أحمد، ج۳، ص۳۱ و ۳۳؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۴۵۳.

6.. شرح السنّة، ج۱۰، ص۲۳۲ - ۲۳۳؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۱۵۹ - ۱۶۰ و ۲۸۰؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۴۵۲.

7.. فضائل الصحابة، ج۲، ص۶۳۷.

8.. المستدرک، ج۳، ص۱۲۲ - ۱۲۳؛ المناقب (خوارزمی)، ص۲۶۰.

9.. مناقب علی، ص۴۳۸.

10.. الکامل، ج۳، ص۳۳۷.

11.. تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۴۵۴ - ۴۵۵.

12.. الإصابة، ج۱، ص۱۹۱؛ کنز العمّال، ج۱۱، ص۶۱۳.

صفحه از 51