برساند که توان و دانش لازم آن را داشت.
2. دین تأویل درستی شده بود، اما دستخوش تحولاتی گردیده و ممکن است قلب ماهیت داده بود.
3. هر دو اینها بود.
4. هیچ کدام نبود.
این چهارمی نمیتواند درست باشد. چون با پیشگویی انجام شده، سازگار نیست. فرض نخست هم نمیتواند گزاره صادقی باشد؛ چرا که بی تردید پیامبر صلی الله علیه و اله به عنوان آموزگار قرآن و مفسر آن کارهای بزرگی را انجام داده بود. اما این که برخی از گزارههای دینی تأویل روشنی پیدا نکرده بود و یا برخی دیگر دستخوش تغییراتی در همان دوران کوتاه پس از رسول خدا صلی الله علیه و اله شده بود، امکانش زیاد است. منظور از دستخوش تحوّل و تغییر، فهم درست و یا نادرست متن و یا تطبیق نادرست آن است. و گرنه، امکان دستکاری متن هیچگاه پیش نیامد.
معناهای احتمالی حدیث
چند معنا برای این خبر محتمل است. نخست این که منظور، جنگ بر اساس ظاهر آیههای قرآن و اجتهاد شخصی از آنها باشد. همانگونه که مؤلف دلائل الصدق لنهج الحقّ گفته است:
۰.القتال علی وفق ما أدّی إلیه القرآن باجتهاد المقاتل.۱
این احتمال، اعم از تأویل است، و روایت، ناظر به تأویل است. دوم این که، جنگ بر اساس تأویل باشد. یعنی آیههای جنگ با کافران و مشرکان، بر اساس تأویل، به افراد دیگری همچون منافقان و خوارج و قاسطین تطبیق داه شوند.۲ سوم، این که، جنگ برای مووَّل قرآن باشد:
۰.القتال علی مؤوَّل القرآن یعملوا به.۳
یعنی چیزی که باید بر اساس آیههای قرآن، اتفاق بیفتد و محقق شود. یا جنگ برای اصلاح برخی تأویلهایی است که نباید میشد و به جهت مقاصد گروهی و سیاسی و یا
1.. دلائل الصدق لنهج الحق، ج۶، ص۱۵۵.
2.. إضاءات، ج۳، ص۱۵۴.
3.. همان.