جنگ برای تأویل هم همینجا معنادار میشود.
هفت. کفر عملی
حسینی استرآبادی (م965ق) بر آن است که دگرگونیهایی در باورها و عقیده امت پیش آمده بود. از این رو، لازم بود که اقدامی عملی برای تأویل درست صورت بگیرد. وی پس از نقل روایت یاد شده، نوشته است:
۰.و قد ورد فی تأویل ذلک أخبار.
او اخباری را آورده که در آنها از کفر امت، پس از پیامبر صلی الله علیه و اله و جنگ امام علی علیه السلام با آنها یاد کرده و نیز احادیثی که در تاویل این آیه است: «فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ».۱ منظور وی از کفر امت پس از رسول خدا صلی الله علیه و اله، کفر اصطلاحی و بازگشت از اصل دین نیست، و ناظر به کفر عملی است و این که فهم درست دین و عینیت یافتن دقیق آن، با واقعیت فاصله پیدا کرده بود.
هشت. تشخیص درستی از ناراستی
امام علی علیه السلام در تحلیلی از شرایط دوران خود و پس از زمان رسول خدا صلی الله علیه و اله، در یک سخنرانی گفته است که در دورانی زندگی میکند که ناگزیر باید با برادران ایمانی خود بجنگد. این سخنرانی که در میان خوارج و پیش از درگیری نظامی با آنها ایراد شده، به چند نکته اساسی در باره موضوع مورد بحث، اشاره شده است. در آن آمده که در اسلام، گمراهی، کژی، شبهه و تأویل رخ داده است:
۰.وَ لَکِنَّا إِنَّمَا أَصْبَحْنَا نُقَاتِلُ إِخْوَانَنَا فِی الْإِسْلَامِ عَلَی مَا دَخَلَ فِیهِ مِنَ الزَّیْغِ وَ الِاعْوِجَاجِ وَ الشُّبْهَةِ وَ التَّأْوِیل.۲
در این کلام، تأویل از جمله اتفاقات آن دوران دانسته شده است؛ یعنی چیزی که رخ داده و به قرینه سیاق، از نوعِ همنشینهای خود در همین گفتار است؛ یعنی رفتاری با متن و برداشتی از آن بر خلاف ظاهرش و یا عینیت بخشیدن به آموزههایی که واقعیت متن نبوده صورت گرفته است. در این گفتار، تأویل جزء کارهای نادرستی همچون کژی و گمراهی و شبهه و عنصری که باعث شود راه بر مردم مشتبه و غبارآلود گردد و تشخیص درستی از
1.. ر.ک: تأویل الآیات الظاهرة، ج۱، ص۳۷۱ و بعد.
2.. نهج البلاغه، خطبۀ ۱۲۲.