پژوهشی در انتساب چند اثر جدید الإنتشار به ابومحمّد حسن بن علی بن شعبة حرّانی، محدّث شناخته‌شدۀ شیعی - صفحه 56

نسخه‌های آثار ابن شعبة حرّانی ارائه نمی‌کنند، اما شواهد حکایت از آن دارد که دست‌کم برخی از این‌ها _ اگر نگوییم همه _ در سنت نُصیریان شناخته شده و قدمتی طولانی داشته است.

انتساب این آثار به ابو محمد حسن بن علی بن شعبة حرانی مسأله پر اهمیتی است که این نوشتار به دنبال بررسی آن است. اهمیت این مسأله در آن است که در صورت اثبات هر یک از این آثار برای وی، منابعی حایز اهمیت در شناسایی مؤلف و باورهای اعتقادی وی به دست خواهد آمد. این موضوع در باره سه اثر اخیر اهمیتی دو چندان می‌یابد؛ چه آن که حکایت‌گر ‌پیوند ابن شعبة حرّانی به سنت فکری نُصیریه خواهد بود.

بررسی درستی آثار منسوب به وی

علی بن حمزة حرانی،۱ یکی از افراد خاندان ابن شعبة حرانی، در بحث از آغاز آفرینش و صورت‌بندی آن در کتاب خود، حُجّة العارف به روایتی اشاره دارد که حسن بن علی بن شعبة حرانی در آثار خود نقل کرده است:

۰.و قد وردت روایاتٌ کثیرةٌ غیر ما شرحناه ذکرها أبو محمد الحسن بن علی بن شعبة الحرّانی _ رضی الله عنه _ فی مصنّفاته.۲

این عبارت، به روشنی گواه آن است که حسن بن علی بن شعبة دارای آثار متعددی جز تحف العقول بوده است. شاید آن‌چه امروزه در «سلسلة التراث العلوی» با انتساب به ابن شعبة حرانی در اختیار است، همان‌هایی باشد که در سخن علی بن حمزة حرانی بدان‌ها اشاره شده است. در این‌جا ضمن معرفی هر یک از این آثار، درستی انتساب آنها به ابن شعبه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

1.. وی علی بن حمزة بن علی بن شعبة حرانی است. احتمالاً وی برادرزادۀ حسن بن علی بن شعبه بوده است (Friedman, p.۴۶). او اثری تحت عنوان حُجّة العارف فی إثبات الحقّ علی المُباین و المُخالف دارد که در مجموعۀ «سلسلة التراث العلوی» (ج۴، ص۲۴۰-۲۸۵) چاپ شده است. او نسخه‌ای از این کتاب را در ربیع الآخر سال ۴۰۸ق، برای کتابخانۀ امیر ابوالحسن علی بن جعفر استنساخ کرد: «و هو مما نسخه لخازنه الأمیر السید أبی الحسن علی بن جعفر... و ذلک فی شهر ربیع الآخر سنة ثمان و أربعمائة» (ر.ک: سلسلة التراث العلوی، ج۴، ص۲۳۹). به نظر، عبارت «لخازنه الأمیر» اشتباه چاپی بوده و «لخزانة الأمیر» درست باشد. بنا بر این، او در اواخر سدۀ چهارم و اوایل سدۀ پنجم می‌زیسته است که به لحاظ زمانی به ابو محمد حسن بن علی بن شعبة حرانی (زنده در سدۀ چهارم) نزدیک بوده است.

2.. حجة العارف، ص۲۷۲.

صفحه از 70