پندارۀ «عشرۀ مبشّره»؛ نشانۀ رابطۀ سیاست و جعل حدیث - صفحه 31

شده و مذاهب اسلامی اختلاف جدی در صدور آن از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دارند. با وجود مخالفت شیعه با انگاره عشره مبشره، گفتمان اجماعی نیست، لکن نظر به اکثریت نسبی اهل سنّت در جهان اسلام، گفتمان غالب به شمار می‌آید.

دوم) اگر یک مسأله‌ مهم و بنیادی در اندیشه اسلامی، ریشه در قرآن داشته و وحی قرآنی آن را به عنوان یک اصل مطرح نموده باشد، دیگر مجال تردید در پذیرش صدور آن نبوده و با عیار گفتمان قرآنی می‌توان آن را قبول یا رد نمود.

اصل طرح موضوع در قرآن، به دنبال خود، تبیین سنّت نبوی را در پی خواهد داشت. از این رو، امکان صدور روایت نبوی در باره موضوع قوت می‌گیرد. حال اگر مسأله‌ای فاقد این ویژگی باشد، معیار داوری در باره آن چیست؟ آیا صرف انتساب صدور روایتی به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، در واقع‌نمایی از تاریخ و گفتمان طرح و رواج آن در دوره نبوی کافی است؟ با تحلیل تاریخی روشن می‌شود که خیلی از واضعان حدیث، مسأله‌ای را که اساساً در عهد نبوی موضوعیت نداشته و حتی فاقد مصداق در عصر ایشان بوده است، به وی نسبت داده و به دنبال اعتبار سازی و پیشینه‌تراشی برای آن بوده‌اند. پنداره «عشره مبشره» فاقد پیشینه و مستند در آیات قرآنی است؛ بدین معنا که در قرآن تأیید شخصیت‌های خاص صحابه و تضمین قطعی بهشتی شدن آنان، آن گونه که این حدیث نمای ادعا دارد، وجود ندارد؛ اساساً سبک قرآنی، جریان‌شناسانه بوده و جز در موارد خاصی به مصداق ورود نکرده است؛ برای نمونه، جریان نفاق _ که بر پایه آیاتْ پدیده‌ای مسلم در دوره نزول وحی قرآنی بوده است _ به شکل جریانی مورد تحلیل قرار گرفته و از تصریح به اسامی منافقانِ شاخص و مهم خودداری شده است. به همین سان، در باره صحابه عمل شده است.

البته در قرآن از پاداش‏های بهشتی وابسته به عملکرد نیک صحابه، همانند دیگر مؤمنان راستین، سخن رفته است که با ادعای عشره مبشره تفاوت ماهوی دارد. از این رو، در گفتمان وحی قرآنی چنین ادعایی مطرح نبوده و با اسلوب آن در پرداختن به مسائل و موضوعات تفاوت دارد. از این رو، نمی‌توان پنداره صحابه‌ای بی‌گمانْ بهشتی را در قرآن ردیابی یا اثبات کرد.

نکته مهم دیگری که یازیگی در گفتمان شناسی تاریخی ظهور روایت عشره مبشره در جوامع حدیثی بدان تصریح می‌کند، تأخیر معنادار ظهور این روایت در منابع حدیثی اهل سنّت است:

صفحه از 50