بدون توجه به این شرایط باشد. استنباط اختصاص به ذکر از آهنگ روایتْ نیازمند قرینه درون متنی و برون متنی است که یازیگی به تبیین آنها نپرداخته و ظاهراً در حد احتمال برای وی مطرح شده است.
6. مؤلفههای صحابی مبشّره
نکته مهم دیگری که یازیگی در تحلیل روایت عشره مبشّره بدان توجه میدهد، ابهام در ملاک بهشتی شدن صحابی یاد شده در این فهرست ده نفره است. آیا صرف داشتن عنوان صحابی کافی برای این بشارت است؟ در این صورت، سایر صحابه نیز به دلیل اشتراک در همین عنوان باید در زمره بشارت یافتگان به بهشت باشند که در این صورت، افراد یاد شده در روایت عشره مبشره نباید خصوصیت ویژهای داشته باشند و این بشارت شامل سایر صحابه نیز بشود؛ لکن مشکل این تحلیل، فقدان روایت اثباتی آن از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و تعارض آن با آیات قرآن و عملکرد برخی از صحابه است که بیگمان، پشتوانه دینی بشارت بر بهشت را از آنان سلب میکند؛ زیرا در میان آنان افرادی منافق بودند و افرادی که خلاف سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم عمل کردند.
در نتیجه، میتوان این ادعا را مطرح کرد که اساساً داشتن عنوان صحابی شرط این بشارت نیست و بدون آن نیز این بشارت ممکن است؛ روایات موضوع بشارت یافتگان به بهشت مشروط به عنوان خاصی نبوده و این عملکرد ممتاز و نیک افراد از طبقات مختلف جامعه اسلامی بوده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نظر به اخلاص و تأثیر عمل این افراد، آنان را بشارت به بهشت داده است که از یک منظر میتواند به معنای بیان پاداش عملکرد آنان تفسیر گردد.
از این دقت در تحلیل ملاک بشارت بر میآید که بیش از عنوان صحابی، عنوان خلیفه بودن یا دارا بودن عنوان سیاسی در روند حاکمیت نقش اساسی در این بشارتدهی داشته است. یازیگی این برداشت خود را این گونه بیان میکند:
۰.مهم است که توجه شود افراد یاد شده در «حدیث عشره» همگی مرد هستند؛ مردانی که میتوانستند نقش هدایت سیاسی جامعه را بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ایفا کنند؛ زیرا همه آنها بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم زنده ماندند و افزون بر این به قریش منسوب بودند. بنا بر این، همه آنها شرایط آن را داشتند که جزء «رهبران تأثیرگذار» باشند. در حقیقت، اسامی موجود در حدیث عشره فهرستی از افرادی