پندارۀ «عشرۀ مبشّره»؛ نشانۀ رابطۀ سیاست و جعل حدیث - صفحه 48

ویژه در دوره‌ای که زر، زور و تزویر در خدمت حاکمیت بوده، تا حدی می‌توانست به عنوان مستمسکی ضعیف در توجیه یا تصحیح شخصیت‌های سیاسی مدرسه خلفا به کار آید و در ذهن مخاطب چنین پنداره‌ای را تداعی کند که «چگونه ممکن است فردی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بهشتی شدن وی را بشارت داده است، عملی خلاف و غیر مرضی خداوند انجام دهد؟» و از عکس آن، چنین استفاده کند که «حال که این افراد بشارت داده شده به بهشت، به منصب خلافت یا کارگزار سیاسی رسیده‌اند، بی‌گمان از عملکردی نیک برخوردارند و این کسب قدرت و مقام آنان، هر چند به زور و تزویر هم باشد، منافاتی با وعده بهشتی شدن آنان ندارد».

از این رو، روایت‌نمای عشره مبشره، بعد از رحلت نبوی برای تثبیت نظریه خلافت مبتنی بر سقیفه و شورای شش نفره خلیفه دوم، از سوی جریان خلافت یا بعدها از سوی توجیه کنندگان اقدامات خلافت آنان جعل شده است. هوشمندی ویژه‌ای در انتخاب ده نفر یاد شده در این حدیث به چشم می‌خورد، نقش سیاسی آنان، پس از رحلت نبوی، مهم‌ترین وجه اشتراک این افراد به شمار می‌آید و مؤلفه اصلی در انتخاب این افراد است؛ مرد بودن، قریشی بودن و در قید حیات ماندن بعد از رحلت نبوی سه مؤلفه دیگری است که فرد مبشّره باید دارای آن باشد. با وجود اشکالات سندی متعددی که بر راویان این روایت در رجال اهل سنّت وجود دارد، متن آن نیز دچار آسیب‌های متنی و محتوایی بوده و در تعارض با دیگر روایات بشارت به بهشت است.

حصر افراد در عدد ده نیز احتمال اقتباس آن از اسطوره عدد کامل را در ذهن تداعی می‌کند؛ هر چند زمینه‌های قرآنی آن نیز محتمل است، اما به نظر می‌آید این حصر مبتنی بر ویژگی‌های شخصیتی و گرایشات سیاسی این افراد بوده و همگی جز علی علیه السلام در طیف مدرسه خلفا قرار می‌گیرند و در تقابل ماهوی با نظریه سیاسی مدرسه اهل بیت علیهم السلام است. این پژوهه نشان داد که جریان استشراق به احادیث جعلی به عنوان منبعی برای شناخت اختلافات بینا مذاهبی مسلمین و نقش محدثان مزدور در این عرصه توجه جدی دارد. هر چند اهداف چنین تحقیقاتی در نهایت به سود دشمنان اسلام در طرح اختلاف افکنی است اما فایده آن را در رخ نمایی از حقایق تاریخی نمی‌توان انکار نمود. هم‌چنین، روشن شد که پژوهش یازیگی هر چند در نتیجه با دیدگاه عالمان شیعی در جعلی بودن عشره مبشره و اهداف فراسوی جعل آن همسان است لکن برخی از تحلیل‌های وی دچار کاستی بوده است. هم‌چنین، معلوم شد که وی از نقدهای عالمان شیعی در بررسی عشره مبشره

صفحه از 50