جایگاه و رابطه اخلاق و دین در «اصول الکافی» - صفحه 53

در این بحث به دنبال آن نیستیم که ببینیم آیا دین و اخلاق با هم تعامل و هماهنگی دارند یا نه. حتی سخن گفتن از این که اخلاقْ گوهر اصلی ادیان الهی است نیز به روشن شدن رابطه میان دین و اخلاق کمکی نمی‌کند؛ چرا که در اهتمام و تلاش ادیان وحیانی برای دخالت و ارزش‌گذاری در رفتار و روحیه پیروانشان تردیدی نیست. وقتی اخلاق را نه به ‌عنوان بخشی از آموزه‌های دینی، بلکه در مقایسه با دین مطرح می‌کنیم، در واقع، از عاملی مستقل و جداگانه سخن می‌گوییم که اصول، قواعد و دیدگاه‌های خاص خود را در باره رفتارهای اختیاری انسان بیان می‌کند و می‌تواند رقیب، همکار یا مخالف دین باشد. این مفهوم خاص از اخلاق، با آن چه بدون این نگاه مقایسه‌ای مطرح می‌شود و در زیر مجموعه دین نیز قرار می‌گیرد، سراسر متفاوت است.

در جایی که منبعی وحیانی و مقدس، رفتاری را خوب یا بد می‌شمارد، اگر چه در حوزه مسائل اخلاق وارد شده، ولی نه ‌تنها اخلاق را زیر مجموعه خود نساخته، بلکه با این مقدار، رابطه اخلاق و دین را نیز روشن نکرده است. در این شرایط، برای شناسایی تفاوت، اشتراک یا هر نوع رابطه دیگر میان گزاره‌های اخلاقی و متون دینی، ابتدا باید این دو عامل را سراسر مستقل و جدا از هم در نظر بگیریم و سپس این رابطه را شناسایی کنیم. این نوع نگاه تفکیکی به اخلاق و دین را در احادیث اصول الکافی نیز می‌توان سراغ گرفت. در سومین حدیث باب ۶۱ کتاب ایمان و کفر، از امیر مؤمنان علیه السلام چنین نقل شده است:

۰.إِنَّ مِنْ أَعْوَنِ الْأَخْلَاقِ عَلَی الدِّینِ الزُّهْدَ فِی الدُّنْیا.۱

در این عبارت حکمت‌آمیز، کنار هم قرار گرفتن اخلاق و دین و بیان تأثیر یکی بر دیگری، نشان می‌دهد که منظور از اخلاق، مفهومی فراتر از ارزش‌های دینی است. آن حضرت در این جمله، یکی از مهم‌ترین زمینه‌های اخلاقی مؤثر در گرایش به دین و پذیرش حقایق آن را بی‌رغبتی و زهد به دنیا معرفی می‌کنند؛ زیرا چنان که خواهد آمد، اگر کسی پیش از پذیرش دین، با عقل خود این نکته را درنیابد که دنیا ارزش دل بستن ندارد، شیفتگی او به امیال دنیوی، تسلیم شدنش در برابر هر نوع دستورالعمل دینی را دشوار یا غیر ممکن می‌سازد. در این حدیث، اگر تعریف ویژگی‌های اخلاقی را از مفاهیم و ارزش‌های دینی جدا نکنیم، در بیان معنایی روشن و منطقی از عبارت، ناتوان خواهیم بود.

جداسازی میان گزاره‌های اخلاقی و دینی، به معنای جدا دانستن منابع آنها است. در

1.. الکافی، ج۳، ص۳۳۲.

صفحه از 74