تحلیل و تعریفی نو از تقریر، بر اساس روایات آن - صفحه 143

این سخن حضرت، متوقف بر مشروع بودن اصل حجامت است.

_ كلینی، با سند خود از یونس‌ بن ‌یعقوب نقل می‌كند كه امام صادق علیه السلام فرمود:

۰.پدرم به من فرمود: جعفر، از مال من، فلان مقدار را اختصاص ده به نوحه‌سرایانی كه به مدت ده سال در سرزمین منا و در ایام منا، بر من نوحه‌سرایی كنند.۱

مورد تقریر در این حدیث، جواز نوحه‌سرایی و مرثیه‌خوانی بر مظلومیت ائمه علیهم السلام و مشروعیت تخصیص هزینه برای این منظور است.

آن ‌چه گذشت، اقسام شش‌گانه تقریر است كه از تتبع متون روایی به دست آورده‌ایم. البته همان‌ گونه كه در آغاز اشاره نمودیم، این تتبع و استقرا، كامل نیست و تنها با مرور بیشتر مجلدات وسائل الشیعه انجام شده است. بنا بر این، طبیعی است در صورت تتبع بیشتر، امكان افزوده شدن بر اقسام فوق وجود دارد.

گفتنی است ثمره این بحث، بیشتر علمی است؛ زیرا بر اساس آن، بحث تقریر، منقح شده و با پرهیز از سخنان كلیشه‌ای و با رجوع مستقیم به نمونه‌های عینی در روایات، جایگاه واقعی تقریر و تعریف دقیق آن، تبیین شده است. افزون بر این ‌كه ممكن است در مباحث علم اصول نیز برای تقریر با این روی‌كرد، شاهد برخی آثار باشیم؛ برای مثال، ممكن است تخصیص عام (به ویژه عام قرآنی) را به وسیله برخی اقسام آن، مانند تقریر سكوتی [به دلیل ضعف دلالت آن] روا ندانیم، ولی تخصیص آن با برخی دیگر از اقسام آن را به دلیل قوت دلالت آنها جایز بدانیم و هم‌چنین است تقیید مطلق به وسیله تقریر.

نیز می‌توان با این رویكرد، به طرح مباحث ذیل پرداخت:

1. آیا در تقریر، اطلاق قابل انعقاد است؟

2. آیا در میان انواع مدلول، تقریر، از نوع منطوق است یا مفهوم؟

3. آیا تقریر، با دلیل لفظی، تعارض پیدا می‌كند و در صورت تعارض چه باید كرد؟

در این ‌گونه مباحث نیز ممكن است با توجه به اقسام گوناگون تقریر، قایل به تفصیل شویم؛ برای مثال، بگوییم در فرض وقوع تعارض میان دلیل لفظی و تقریر سکوتی، دلیل لفظی مقدم می‌شود، ولی چنان چه میان دلیل لفظی و تقریر ترقی یا نقلی، تعارض پیدا شود، دلیلی بر مقدم داشتن آن نیست و باید مانند تعارض دو دلیل لفظی با آن رفتار کرد.

1.. یا جعفر! أوقف لی من مالی كذا و كذا لنوادب تندبنی عشر سنین بمنی ایام منی (وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۷۶؛ نیز، ر.ك: الكافی، ج۵، ص۱۱۶).

صفحه از 145