دارد۱ و بدین ترتیب، آن کتاب نیز از دایره کتب دارای طریق واحد خارج میشود. در نتیجه، تعداد مواردی که بتوان ادعا کرد طریق واحد داشتهاند، بسیار اندک است. بنا بر این، تعدد طرق و شهرت کتب اصحاب ائمه علیهم السلام در عصر نجاشی و صاحبان کتب اربعه، امری مسلّم بوده است و واحد بودن طریق انتقال یک کتاب، مورد نادری بوده که در دیگر کتب رجالی و فهرستی شیعه نیز به ندرت یافت میشود.۲
البته از طرف دیگر، مشاهده میشود که نجاشی در موارد بسیاری با عبارات خاصی، بر کثرت طرق کتاب خاص یا کتب برخی نویسندگان اشاره میکند. در مورد علت این تصریحات میتوان گفت که تعداد طرق نقل آنها بیش از حدّ معمول و شهرت آنها فراتر از دیگر کتب بوده است. از این رو است که در باره آنها تصریح خاصی به کثرت طرق شده است؛۳ نه این که بقیه کتب فقط طریق واحد داشته و فقط کتب مذکور دارای طرق متعدّد و متکثرند. نجاشی حتی به گاهِ سخن از کتاب داود بن فرقد، به علّت وجود طرق فراوان و شهرت بسیار زیاد آن تألیف، یکبار تصریح به تعدد طرق را کافی نمیداند و پس از عبارت «له کتاب رواه عدة من أصحابنا» _ که خود نشاندهنده کثرت طرق است _ در چند جمله بعد، دو باره مینویسد:
قد روی عنه هذا الکتاب جماعات من أصحابنا _ رحمهم الله _ کثیرة، منهم أیضاً إبراهیم بن أبی بکر...۴
تکرار این تصریحات، نشاندهنده تأکید بر تعداد فراوان طرق نقل و نشاندهنده شهرت بسزای این کتب در آن عصر است.
همچنین، از دیگر قراین شهرت و گستردگی نقل کتب اصحاب ائمه علیهم السلام ، آن است که نجاشی در بین حدود چهار هزار کتابی که در فهرستش ذکر کرده،۵ فقط در یک مورد
1.. فهرست الطوسی، ش۷۷۱. البته میتوان در متفاوت بودن این طریق خدشه کرد؛ چون محتمل است که طریق شیخ (... عن حمید، عن أحمد بن میثم عنه) تصحیف همان طریق نجاشی (... احمد بن الحسن المیثمی قال: حدثنا عبیس، عن الحکم و مشمعل) باشد.
2.. از نمونههای نادر: رجال ابن الغضائری، ج۱، ص۴۶.
3.. مانند کتب سیگانه حسین بنسعید اهوازی که از معروفیت بهسزایی برخوردار بودهاند. جالب، اینکه، شهرت این کتب به قدری زیاد بوده است که نجاشی و به ویژه طوسی از آن به عنوان ضربالمثلی برای بیان شهرت آثار دیگران استفاده میکردند (ر. ک: فهرست النجاشی، ش۶۶۴؛ فهرست الطوسی، ش۸۱۳، ۳۵۶، ۶۲۰ و...).
4.. فهرست النجاشی، ش۴۱۸.
5.. این شمارش یرگرفته از «مزایای فهرست النجاشی بر الفهرست و الرجال شیخ طوسی و بررسی نسبت و اختلاف آنها با یکدیگر»، ص۱۰۳ است.