بوده و مطابقت و یا دستکم در برخی امور، عدم مخالفت با قرآن، سنت قطعی، و پس از آن، عقل است.۱ ایشان در باره عقل و دامنه داوری ایشان در ارزشگذاری روایت به صحیح و غیر آن بدین گونه است که عنصر عقل به یک باره تعطیل نمیشود و عرصه عقل مطلق کما کان معیار صحت و سقم روایات فقهی است. این موضوع با تعبد ناسازگاری ندارد؛ زیرا تعبد یعنی ندانستن صحت وحقانیت چیزی. ولی اگر روایتی صد در صد با موازین عقلی تعارض داشته باشد، دیگر تعبد در آن راه ندارد.
4. الفرقان، به جرح و تعدیل روات وقعی ننهاده و آن را به کلی از دایره بررسی و تفحص حدیثی خود خارج ساخته است و این به سبب آن است که در کسب حجیت خبر نقش علم رجال را بسیار محدود، کم رنگ و مقطعی میداند. از منظر ایشان، نقش علم رجال، بیشتر در احادیث جعلی و موضوع است؛ زیرا جاعلان متونی از احادیث، سندهایی را هم ساختهاند و در نتیجه، احادیثی صحیح السّند!! بر خلاف نصّ یا ظاهرِ پایدار قرآن، به دست ما دادهاند.
برخورد با راویان و استفادههایی که از علم رجال داشتهاند، نقدهایی جدی بر کارکردهایی چون، نقل و استناد به راویان صد در صد کاذب و معلوم الحال، نقلهای گاه تأییدی از روات عامی مذهب و کتب اهل سنت، مرسل خواندن بسیاری از روایات الکافی و صدوق، عدم رویه یک سان در باب داوریهای سندی، یکسان شمردن اعتبار روایات شیعه و سنی در بحث تعارض، از اشکالاتی برشمرده میشود که بر ایشان وارد است.
کتابنامه
_ اضواء علی السنة المحمدیه، محمود ابو ریة، قم: نشر البطحاء، پنجم، بی تا.
_ تلخیص مقباس الهدایة للعلامة المامقانی، علی اکبر غفاری، تهران: دانشگاه امام صادق، 1369ش.
_ تهذیب الاحکام، ابی جعفر محمد بن حسن طوسی، تهران: دار الکتب الاسلامیة، چهارم، 1365ش.
_ الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، عبد الرحمن بن ابی بکر سیوطی، قم: کتابخانه حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی.
_ الرجال، احمد بن علی نجاشی، قم: موسسه نشراسلامی وابسته به جامعه مدرسین،