نقد و بررسی ارزیابی‌های سندی و رجالی در تفسیر الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة المطهرة - صفحه 59

توجه به طبقات و کثرت ناقلین در هر طبقه، به هیچ عنوان مورد توجه دکتر صادقی نبوده است. شاهد مثال، نقل روایات متواتر در باب «القربی» است که بیشتر آنها روایت پیامبر صلی الله علیه و آله در نقل ابن عباس است که ناقل اول، فقط ابن عباس بوده و بعد از او به تواتر رسیده است و روایت، متواتر نسبی بوده که در شمار خبر واحد گنجانده می‏شود؛ زیرا از ابن عباس تا رسول خدا صلی الله علیه و آله ناقل فقط ابن عباس بوده و حدیث غریب است. آقای صادقی به این مساله توجهی ننموده و آن را خبر متواتر خوانده است.۱ و این دیدگاه تا حدودی با دیدگاه برخی از اهل سنت تطابق دارد که معتقدند هیچ اشکالی ندارد که حدیث متواتر معنوی، در ابتدا آحادی باشد و سپس بعد از طبقه اول به طور مستفیض نقل شود.

از دیگر اصطلاحات به کار رفته در حوزه درایه در الفرقان، تظافر و استفاضه است.۲ این اصطلاحات در الفرقان، در غیر این معانی اصطلاحی حدیثی به کار رفته است. مفسر گاه برخی از روایات را _ که میزان نقد قرار گرفته‏اند _ با قید مستفیض و متظافر همراه می‏سازد، اما در این روایات نیز، هم‌چون بحث متواتر، هرگز اشاره‏ایی به وجود سه راوی یا بیشتر در طبقات، و یا نقل برخی از اسناد مختلف _ که بیان‌گر مستفیض بودن حدیث باشد _ ننموده است. و فقط به استعمال این الفاظ اکتفا نموده است.۳

در مجموع، بی تفاوتی ایشان به رجال و طبقات در استفاده از اصطلاحات حدیثی، مشهود است. به کار گیری متفاوت همین سه اصطلاح (تواتر، تطافر، استفاضه) بیان‌گر آن است که مؤلف میان آنها نیز تفاوت قایل بوده است و متظافر چیزی غیر از تواتر معنوی است. البته به سبب استعمال قریب این سه مصطلح، می‏توان برداشت نمود که این روایات از منظر الفرقان، بالاتر از خبر واحد و کمتر از متواتر است، ولی نوع تفاوت و درجه آن را در الفرقان و در دیگر مجموعه‏های حدیثی و قرآنی خویش تبیین ننموده‏اند.

در نمونه‏هایی نیز که به کار برده، فقط به ذکر و استعمال واژگان اکتفا نموده است؛ برای مثال، در ذیل آیه قذف، آیه چهارم سوره نور، حدیثی را از حضرت علی علیه السلام ، دالّ بر این که

1.. همان، ج۲۶، ص۱۸۳.

2.. حدیث مستفیض در اصطلاح، به حدیثی اطلاق می‌شود که راویان آن در هر طبقه بیش از سه نفر و کمتر از حد تواتر باشند (الرعایه، ص۶۳). البته در حداقل روات نیز اختلاف هست، ولی بیشتر، تعداد را بیش از سه نفر دانسته‌اند (الوجیزه، ص۵۳۷؛ الرواشح السماویه، ص۱۹۳؛ نهایة الدرایه، ص۱۵۸). وخبر متظافر نیز بیشتر به معنای متواتر معنوی، به کار می‏رود (نهایة الدرایه، ص۱۰۱؛ تلخیص مقباس الهدایه، ص۱۹).

3.. برای نمونه، ر.ک: الفرقان، ج۲، ص۱۴۱؛ ج۱۴، ص۲۰۶؛ ج۲۸، ص۴۲۷.

صفحه از 80