موسوم به ضعف در الفرقان هم از منابع اهل سنت است، واضح است که آنها خود با دلایل مذهبی و رجالی خویشتن _ که از جمله آنها تشیع روات است _ حکم به ضعف حدیث دادهاند. در این صورت، چنین سندی برای ما نه تنها ضعیف نبوده، بلکه شاید از درجه اعتباری هم برخوردار باشد.
نمونه حاضر در باب اهل اعراف است که مفسر دستههای متعدد روایات را در شناخت آنها فهرست میکند؛ ازجمله روایاتی، بدین مضمون که نه کفه ایمان و حسنه اهل اعراف برتری دارد و نه عصیان و گناه. لذا نه میتوانند به بهشت بروند و نه جهنم. خدا آنها را در آنجا نگه داشته تا گناهانشان زایل شود و آنها را با رحمت خود داخل بهشت میکند. آقای صادقی این روایت را نیز به نقل از منابع اهل سنت نقل کرده و آن را به سند ضعیف، متصف نموده است. و در پایان تمام این روایات را به دلیل مخالفت با قرآن در مواضع متعدد رد کرده است.۱
الفرقان و اعتبار اسنادی
از آنچه تا کنون ارائه شد، بر میآید که سند حدیث و علوم مربوط بدان، آن گونه که در نزد دیگر مفسران، محدثان و فقها دارای اعتبار و توجه است، در الفرقان موقعیت چشمگیری ندارد. برای اثبات این امر به طور علمی، شواهدی و استنادات ذیل را میتوان ارائه نمود:
1. استفاده و استناد به روایات ضعیف و عدم طرح آنها
الفرقان، میزان درجه صحت و عدم صحت سندی را در مقدمه خود، با تقسیمبندی حالات روایات و تعیین ارزشگذاری آنها بیان نموده است. در نگاه مفسر، حدیث چهار حالت دارد:
1. سند و متن صحیح،
2. سند و متن ضعیف،
3. سند صحیح، متن ضعیف،
4. سند ضعیف، متن صحیح.
1.. همان، ج۱۱، ص۱۴۷؛ نمونه دیگر: فیه أخرج أبو الحسن بن صخر فی الهاشمیات بسند ضعیف، عن ابن عباس، قال: نزل بها جبریل علی ابن عمی صلی الله علیه و آله : «إذا قمتم إلی الصلاة فاغسلوا وجوهکم و أیدیکم إلی المرافق و أرجلکم و امسحوا برؤوسکم»، قال له: أجعله بینهما (همان، ج۸، ص۱۵۱).