نقد و بررسی ارزیابی‌های سندی و رجالی در تفسیر الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة المطهرة - صفحه 67

سندی چنین نیست؛ یعنی همان گونه که روایات ضعیف و مرسل و موثق مورد اقبال ایشان قرار می‏گیرد، گاه همان روایات و حتی روایات صحیح السند نیز به طور کلی طرح گشته و مفسر از آنها هیچ گونه استفاده روایی نمی‏کند. این گونه برخورد، نه به دلیل تعارض سبک حدیثی و فراموشی مبنای روایی بلکه برعکس، به دلیل اصرار بر اصل بی‌اعتباری سند و مهم بودن متن روایت در ارزیابی حدیثی است. هر گاه روایت صحیح، موثق، مرسل و... با دلایلی چون مخالفت با کتاب خدا، سنت قطعی، عقل و... از درجه اعتبار ساقط شود، دیگر فرقی ندارد که روایت از حیث سندی از چه میزان صحت برخوردار است. نیز اگر به ارسال و عدم صحت کامل حدیث اشاره می‏شود، فقط برای تقویت رد حدیث است و گرنه، به هیچ عنوان نمی‏تواند عاملی برای طرح به حساب آید. نمونه‏های این نوع برخورد با روایات، در الفرقان بسیار است.

از آن جمله، روایات مرسلی است که خواندن نماز به چهار سمت در هنگام ندانستن قبله را بیان می‏کند. ایشان روایت مذکور و حکم آن را به جهت ارسال سندی و مهم‌تر از آن، عدم موافقت با کتاب و سنت رد می‏کند.۱

4. عدم توجه به اعتبار سندی روایات در باب تعارض

بی توجهی به بحث سند در الفرقان در زمینه تعارض روایات نیز جلوه دارد. طبق مقبوله عمر بن حنظله، در هنگام تعارض روایات، اخذ روایت عادل امامی در اولویت قرار دارد. ولی در الفرقان ما شاهد مواردی هستیم که بدون توجه به درجه حدیث از حیث سندی در صدد رفع تعارض روایات برآمده است. البته همچون موارد دیگر در این باب، عامل رفع تعارض، بیش از هر چیز، قرآن است.۲ حتی گاه دو روایت یک‌سان را به عنوان متعارضین آورده و آن گاه فارغ از سند، با توجه به متن آنها، به رفع تعارض می‏پردازد.

1.. همان، ج۲، ص۲۱۲: هی مرسلة قریش، عن بعض أصحابنا عن أبی عبد الله علیه السلام قال قلت... نمونه دیگر در باب دیه عاقله، و رد مرسله یونس عبدالرحمان است که به جهت مخالفت با کتاب و سنت رد نموده است (همان، ج۷، ص۲۴۸). مورد دیگر، رد موثقه عمار ساباطی در باب حکم رضاعت است. مفسر، همه آن روایات را به سبب مخالفت با آیه و روایات مقیده رد می‏کند (همان، ج۶، ص۳۸۵). مورد دیگر رد موثقات و صحاحی است که ازدواج با مادر زن قبل از دخول در دختر را صحیح می‌داند. مفسر کلیه این روایات را به جهت مخالفت با قرآن، رد می‏کند (همان، ج۶، ص۳۷۷). مثال دیگر، عدم جواز مسح سر با آبی غیر از خیسی دست است که مفسر به روایات معتبر، صحیح و موثق اشاره نموده و این روایات را به دلیل دور بودن از ظاهر آیه رد نموده و در نهایت، حمل بر تقیه کرده است (همان ج۸، ص۱۴۵). موارد دیگر، ر.ک: همان، ج۶، ص۳۹۴؛ ج۸، ص۶۲. و ۱۰۲؛ ج۳، ص۳۳۷.

2.. همان، ج۳، ص۶۴: باب باقی ماندن بر جنابت تا فجر در رمضان و صحت روزه که روایاتی بسیار با عناوین صحیح و موثق فهرست می‌کند، ولی می‌گوید: مردود هستند؛ چون با کتاب خدا و سنت فعلی پیامبر صلی الله علیه و آله در تعارض است.

صفحه از 80