جمعبندی
1. آقای صادقی به سند توجه نمیکند؛ زیرا به وثوق مخبری هیچ اعتقادی ندارد و این بیاعتمادی به سبب آفتهایی است که دامنگیر اسناد روایی شده است، بلکه وثوق خبری را پذیرفته است. او معتقد است که نمیتوان صحت خبر را از راوی جست و جو کرد، بلکه باید به خبر از حیث مضمون و محتوا اعتماد کرد و سلامت متن را از حیث تهافت و موافقت با کتاب و سنت یا دست کم عدم مخالفت آنها جست و جو نمود. به همین دلیل، وجود یک سند موثقتر از سند دیگر دلیل صدور از معصوم نیست و نقش سند فقط تضمینی برای عدم کذب متعمدانه راوی است و هیچ تضمینی برای عدم صدور روایت از سر تقیه و یا ناسخ و منسوخ بودن روایت و سلامت آن از نقل به معنا و تقطیع و ... نیست.
از همین رو است که با صراحت تمام میگوید: آنچه از رسول صلی الله علیه و آله یا ائمه علیهم السلام نقل شده، هر چند متواتر یا با سند صحیح باشد، اگر مخالف برداشت صحیح مستقیم از قرآن باشد، رد و تخطئه نسبت میکنیم، نه این که معصوم خطا کند؛ در حالی که یکی از مهمترین راههای وثوق خبری، شناخت راویان و احوال روایی آنها است. در واقع، بدون دستیابی به وثوق مخبری سخت میتوان به حجیت خبر واحد دست یافت. عقلا در مواردی به خبر واحد عمل میکنند که به صدور آن وثوق پیدا کنند. در این میان، یک شرط مهم آن است که مخبر یا مخبران آن ثقه باشند؛ چه بر اساس آیه نبأ و یا سیره عقلا در حجیت خبر واحد، احراز عدالت مخبر لازم به نظر میرسد.
2. ملاک صحت حدیث از دیدگاه ایشان صحت قدمایی است، نه صحت متأخرین که در آن، مبنای عمل قدما به خبر، اطمینان به صدور آن از معصوم علیه السلام بوده است و حصول آن، یا به جهت نقل حدیث توسط امامی عادل بوده، یا به جهت رجوع به اصلی از اصول حدیثی مورد اعتماد، همچون اصل زراره، یا به واسطه شهرت عمل به حدیث نزد شیعه و یا دیگر قراین اطمینان آور که وثوق و اطمینان به صدور آن از ناحیه معصوم را موجب شود. از دیدگاه آقای صادقی نیز صحت حدیث به معنای اطمینان و وثوق به صدور روایت از معصوم است؛ خواه این وثوق، مورد وثاقت راویان آن حدیث باشد و یا معلول یك رشته قراینی باشد كه صدور حدیث را از معصوم كاملاً تصدیق و تأیید نماید.
3. تفاوت آقای صادقی با قدما در نوع این قراین است. قراین قدما خود نوعاً حدیثی بود؛ قراینی چون شهرت، وجود روایت در اصول اربعمئه و ... ولی قراین آقای صادقی قرآنی