محمد بن ابراهیم نعمانی، شیخ صدوق، محمد بن حسن صفار، شیخ حرعاملی و محمد باقر مجلسی نقل شده است.۱ این دست از روایات در شمار یکی از مباحث علوم قرآنی است که خاستگاه آن بیشتر در مصادر اهل سنت است و از دیرباز توجه دانشمندان علوم قرآنی و مفسران را به خود جلب نموده است؛ به طوری که در بیشتر کتب علوم قرآنی، از آثار متقدمان گرفته تا متأخران، فصل و یا بخشی از کتاب به واکاوی این روایت اختصاص یافته و حتی در کتاب الإتقان حدود 35 دیدگاه در باره این روایات نقل شده است.۲
ارتباط روایات مزبور با مباحث علوم قرآنی از یک سو و نقل آن در برخی از مصادر فقهی امامیه از سوی دیگر و نیز تشابه آن با روایات اهل سنت، ضرورت بازخوانی این روایات را در مصادر امامیه بیش از پیش نمایان میسازد.
در باره پیشینه تحقیق در روایات احرف سبعه شایان ذکر است که کتابی با عنوان نزول قرآن و رؤیای هفت حرف، و چندین مقاله با عناوین «نگاهی نو به روایات نزول قرآن بر هفت حرف»، «زمینههای صدور روایات احرف سبعه»، و «حدیث احرف سبعه در محکمه عقل و نقل»، منتشر شده است. روح کلی حاکم بر آثار مذکور، نقل و تأیید دیدگاه آیة الله خویی در ردّ این روایات یا ناظر دانستن آنها به تسهیل در آموزش و یادگیری قرآن کریم به قرآنآموزان و تعدد اسباب صدور این روایات است. علاوه بر این، بیشتر مقالات مذکور هیچ نقد سندی و متنی از روایات شیعه در این باب ارائه ندادهاند. هیچیک از نویسندگان آثار پیشین در این موضوع، به تحلیل دیدگاه خود ناقلان این حدیث در مصادر روایی امامیه نپرداخته و با فرض مماشات در سند، به دنبال وجه جمعی میان گونههای مختلف این روایات نبوده است.
با این توضیح، پژوهش پیش رو در صدد پاسخگویی به سؤالهای زیر است: روایات سبعة أحرف به چه گونههایی در منابع روایی إمامیه نقل شده و دیدگاه صاحبان آن آثار در خصوص این روایات چیست؟ چگونه میتوان میان چهار دسته از روایات سبعة احرف، یعنی روایات نزول، قرائت، تفسیر و اقسام، و دو روایت زراره و فضیل بن یسار در الکافی وجه جمعی إرائه داد؟ و نیز چگونه میتوان، بدون
1.. تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۱؛ الخصال، ج۲، ص۳۵۸؛ وسائل الشیعة، ج۶، ص۱۶۴؛ الفصول المهمة فی أصول الأئمة، ج۳، ص۳۱۶؛ هدایة الأمة إلی أحکام الأئمة، ج۳، ص۶۴؛ بحار الأنوار، ج۹۰، ص۹۷.
2.. الإتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۱۲۹ - ۱۳۰.