تو به اسحاق خوانده خواهد شد.» چون که یقین دانست که خدا قادر بر برانگیزانیدن اموات است و همچنین، او را در مَثَلی از اموات نیز باز یافت».
که فاقد هر گونه اشاره مستقیم به دریافت نویسنده است، لکن با کمی تأمل میتوان از آن، به این عقیده مسیحیت رسید.
_ نویسنده با وجود گرایشهای مذهبی، در مواردی قضاوتهایی بیطرفانه و منصفانه دارد؛ از جمله:
این سؤال که چه کسی قربانی منتخب است، از دوران قدیم مفسران مسلمان را با مشکل مواجه کرده، اما در عین حال، غالباً استدلال قاطعی در این باره ارائه گردیده است.
4. نقد مقاله
با وجود ویژگیهایی که برای مقاله فایرستون ذکر شد، انتقاداتی بنیادی نیز بر آن وارد است که در ادامه تحت دو عنوان «نقد مبانی فکری» و «نقد نظریات ارائه شده» بررسی خواهد شد.
4-1. نقد مبانی فکری
4-1-1. تعصبات آباء و اجدادی
آنچه که بیش از هر چیز دیگر در این مقاله نمود دارد، و اکثر اشتباهات نویسنده نیز از آن نشأت گرفته، یک باور غلط است، که خصوصاً در میان یهودیان ریشهای عمیق دارد، و آن باور برتری به سبب آبا و اجداد، و به عبارتی، نژادپرستی است.
نویسنده از همان ابتدای کلام اشاره دارد که در نظر وی:
برخی و یا حتی بیشتر قسمتهای این داستان، که برای اعتبار و آبروی نسلهایی از آن قهرمانان که پیرو آنها محسوب میشوند، کنار گذاشته یا نگه داشته میگردد، مورد توجه قرار میگیرد.
و در ادامه بدان میافزاید:
... اثبات برتری لزوماً مستلزم ریاضت نیست. این شایستگی همانند کالایی که ذخیره میشود، به طور ذاتی در نسلهای پیرو نیز اندوخته میشود، و لذا این پیروان، با ارزش و اعتباری منحصر به فرد، از طریق محسنات منطبق با دینی