که شایستگی را به عملکرد در اولین مرحله نسبت میدهد، مورد اعتماد واقع میشوند.
و به عبارت بهتر، شایستگی آبا و اجداد، عملکرد صحیح و بدون ریاضت را به دنبال دارد. همچنین، بر این عقیده است که:
... تقوای زیاد و درستکاری قدما، مرتبهای از حمایت الهی را برای اولادشان تضمین میکند، و لذا یکی از دلایل شایستگی آنها دعای خیری است که شامل حال ذریهشان میگردد.
سپس میگوید:
... و اشتراکات برجسته نَسبی _ که یهودیها و اعراب از آن سهم میبرند _ منشأ و علت رقابت تفسیری در این داستان را برای ما مشخص میسازد.
در جداول تنظیم شده تعبیر «ذی نفع از شایستگی» را میگنجاند، با این عبارت که:
چه کسی از تسلیم قربانی منتخب به خواست و اراده الهی بهره برده، و سزاوار پاداش شده است؟ آیا قربانی اسحاق بود و پاداش ناشی از شایستگی، به اولاد او، یعنی یهودیان (یا فرزندان معنویاش، مسیحیان) تعلّق میگیرد، یا [قربانی] اسماعیل بود که رضایتش به قربانی شدن، فرزندان عربش را از اعتبار و افتخار الهی بهرهمند میکند؟
و بر همین اساس، از روایت «عمر بن عبدالعزیز» _ که در ادامه خواهد آمد _ نتیجه میگیرد که در باور اسلامی نیز «نسبت دادن شایستگی به قدما برای نسلهای آینده مفید فایده است» و تعبیر «یا ابن ذبیحَین» را تلقی به برتری مضاعف برای حضرت رسول صلی الله علیه و آله نموده، میگوید:
او به توفیق و رحمت الهی برگزیده میشود، رحمتی که از شایستگی فوق العاده وی به خاطر شبه قربانی شدن دو نفر از اجدادش، یعنی اسماعیل و عبدالله، ناشی میگردد.
او همه نظریات خود را بر این مبنا پایهریزی کرده، ارائه میدهد؛ لکن این عقیده مخالف تعلیمات دین مبین اسلام است. اسلام با «عصبیت جاهلی» در هر شكل و صورت مبارزه كرده است تا مسلمانان جهان را از هر نژاد و قوم و قبیله زیر پرچم واحدی