شیعه و سنّی (موافقان نظریه حضرت اسماعیل علیه السلام ) بیان میکنند _ علاوه بر همه دلایل تاریخی، عقلی و نقلی، با متن قرآن در تناقض است.۱ و اگر چه از نظر نویسنده با وجود این که اسحاق در آیه 112 نام برده میشود، اما مرجعی فوق العاده مبهم است، اما از نظر ایشان نه تنها چنین نیست، بلکه حتی گاه افرادی چون شیخ مفید۲ ذبیح بودن حضرت اسماعیل علیه السلام را از محکمات قرآن معرفی مینمایند.
قابل توجه است که، این روایت (اسحاق _ مکه) در منابع شیعی، به دو سند و تنها از طریق علی بن ابراهیم قمی نقل شده، و دیگران همه از وی روایت نمودهاند. البته روایت مشابهی در منابع اهل سنّت، اغلب از قول کعب الأحبار هست، لکن اشاره مستقیم به مکان این واقعه ندارد و تنها در برخی از آنها به عمل «رمی جمره» اشاره شده است.۳
4-2-3. روایت شیعه در باره ذبیح بودن حضرت اسماعیل علیه السلام
4-2-3-1. تلقی نادرست از روایات شیعه
به عنوان روایت مشهور شیعه از ذبیح بودن حضرت اسماعیل علیه السلام ، روایتی را نقل میکند که در آن به شهادت امام حسین علیه السلام اشاره شده و از آن، فدا بودن ایشان را نتیجه میگیرد:
این روایت نمونه قربانی ابراهیمی را میگیرد، آن را در روایت بنیادین اسلام شیعی اعمال میکند، و با ابداعی بیهمتا شهادت حسین را با قربانی کردن قربانی رهاییبخش، به جای پسر ابراهیم _ که در قرآن با عنوان «ذبح عظیم» یا «قربانی با عظمت» بیان شده _ برابر میکند. اندوه ابراهیم از رحلت حسین در آینده، به عنوان شایستگی الهی تلقی میگردد؛ زیرا اندوه زیاد آن چنان اعتبار و آبرویی را برای او نزد خدا ایجاد نمود که اگر حقیقتاً پسرش را قربانی میکرد، نیز نتیجه میشد.
حال آن که اولاً، مشهورتر از آن در نزد شیعه، روایت «أنا ابن الذّبیحَین» از رسول خدا صلی الله علیه و آله است.۴
1.. روض الجنان، ج۱۶، ص۲۱۲؛ الکشاف، ج۴، ص۵۸ و ۵۹؛ مجمع البیان، ج۸، ص۷۰۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج۷، ص۲۳ (در صفحه ۲۹ از محمّد بن کعب قرظی دلایل قرآنی را روایت میکند)؛ البحر المحیط، ج۹، ص۱۲۰؛ روح المعانی، ج۱۲، ص۱۲۸؛ المیزان، ج۷، ص۲۳۲.
2.. تفسیر القرآن المجید، ص۴۳۱.
3.. از جمله: تفسیر ابن ابی حاتم، ج۱۰، ص۳۲۲۲ و ۳۲۲۳؛ الدر المنثور، ج۵، ص۲۸۰؛ و....
4.. تفسیر قمی، ج۲، ص۲۲۶؛ الخصال، ج۱، ص۵۵؛ عیون اخبار الرضا علیه السلام ، ج۱، ص۲۱۰ )دقیقاً بعد از ذکر این روایت به آن دسته روایات پرداخته(؛ تفسیر القرآن المجید (شیخ مفید)، ص۴۳۱؛ التبیان، ج۸، ص۵۱۸؛ جوامع الجامع، ج۳، ص۴۱۷؛ البرهان، ج۴، ص۶۱۸؛ نور الثقلین، ج۴، ص۴۱۹؛ نمونه، ج۱۹، ص۱۱۹؛ و....