13
اخلاق کریمانه

کم‌حرفی

كان أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَمَّاتاً

ترجمه و شرح

«در بیشتر عمرش اهل سکوت بود».

یکی از مراحل مقدماتی سلوک الی‌الله، که زمینه دوری از گناه و غفلت را فراهم می‌کند و مانع از فراموشی پروردگار میشود، سکوت و خاموشی است. به‌‌عبارت دیگر، خاموشی برای سالک الی‌الله به معنای بیکاری یا بی‌دانشی نیست، بلکه نشانه اشتغال به یاد خداست.۱ ازاین‌رو، پُرگویی نشانه کم‌خردی، و خاموشی نشانه هوشمندی و میوه خردمندی است.۲ انسان هوشمند و خردمند، با سکوت خویش، خود را از ارتکاب خطا و اشتباه مصون می‌دارد، مانع از اشتغالات خویش به امور نامهم میشود، تفکر را پیشه خود می‌سازد، و با این شیوه و روش بر هیبت و عظمت خویش در نظر دیگران میافزاید و محبت خود را در دل آنان میکارد. منافع بسیارِ خاموشی به اندازهای است که امام رضا علیه السلام در توصیف آن با بیانی بسیار دلنشین میفرماید:

إنّ الصَّمتَ بابٌ مِن أبوابِ الحِكمةِ، إنَّ الصَّمتَ يُكسِبُ الَمحَبَّةَ إنّه دَليلٌ على كُلِّ خَيرٍ؛۳«خاموشى يكى از درهاى حكمت است‌. خاموشى محبت مى‌آورد و راهنماى آدمى به‌سوی هر خير و خوبى است».

همچنین یکی از زیباترین جملات حکیمانه را امام علی علیه السلام در بیان فضیلت سکوت فرموده است. امیرالمؤمنین علیه السلام سکوت را از صفات انسان پرهیزگار میداند و سپس میفرماید:

إن صَمَتَ لَم یَغُمَّهُ صَمتُهُ؛۴«او کسی است که سکوت و خاموشی، او را غمگین نمی‌سازد».

از دست رفتن فرصت، غالباً اندوه و حسرت آدمی را در پی خواهد داشت، مگر آنکه با از دست رفتن فرصت، دستاورد بهتری حاصل شود. در این صورت از دست رفتن فرصت نه تنها حسرت و اندوه به دنبال ندارد، بلکه مایة شادمانی و شکرگزاری از خدا میشود. دربارة سکوت که گاه به سبب از دست رفتن فرصت سخن گفتن به دست میآید مسئله اینگونه است؛ یعنی انسان با خاموشی، فرصت سخن گفتن را از دست می‌دهد، اما حقیقت این است که با سکوت می‌توان دستاورد مهم‌تری به دست آورد و از آن بهره ‌برد و به جای اندوهگین شدن شادمان شد. گرچه آن دستاورد ارزشمندتر برای همگان حاصل نمیشود و فقط کسی که از سکوت خود به ذکر خدا مشغول می‌شود به این دستاورد مهم نایل می‌شود. بر این اساس، اینکه امام علیه السلام غمگین نشدن به سبب سکوت را از صفات مؤمنان دانسته است بدان‌روست که اینان در سکوتشان به یاد خدایند و ذکر او را بر لب دارند.

به‌راستی کدام سخن ارزندهتر از ذکر خداست و کدام اشتغال برتر از اشتغال به یاد اوست. پس چه جای ناراحتی و اندوه، اگر فرصت سخن گفتن نیابیم، یا اجازة حرف زدن و اظهار نظر به ما ندهند؟!

1.. منتخب میزان الحکمة: ج۲ ص۶۰۰ ح۳۶۸۴.

2.. همان: ح۳۶۸۳، به نقل از: غررالحکم: ح ۱۴۳.

3.. همان: ح۳۶۹۰، به نقل از: محمد بن یعقوب کلینی، کافی: ج۲ ص۱۱۳ ح۱.

4.. همان: ح ۳۶۹۲، به نقل از: نهج البلاغۀ، خطبۀ ۱۹۳.


اخلاق کریمانه
12

صبوری

كان لَا يَتَشَهَّى وَلَا يَتَسَخَّطُ وَلَا يَتَبَرَّمُ

ترجمه و شرح

«[برادرم این‌گونه بود که] به دنیا دل‌بستگی و تمایل نداشت و [از کمی روزی و بهره‌های ناچیز مادی در دنیا] خشمگین و [از بسیاری درخواست از خدا] ملول و خسته نمی‌شد».

پیش‌ازاین نیز امام حسن علیه السلام فرموده بود که دنیا در نظر برادرش کوچک و حقیر بود؛ اما در اینجا با بیانی صریحتر، بی‌علاقگی وی را به دنیا خاطرنشان میشود. براین‌اساس، نه‌تنها دنیا در نظر چنین فردی کوچک است، بلکه در حسرت به دست آوردن آن نمیسوزد و بهره ناچیز از دنیا او را نمیآزرَد و او را غمگین یا خشمگین نمیسازد.۱

این ویژگی نشان میدهد که دغدغه ذهنی و فکری او این نبوده است که از دنیا بهره بیشتری ببرد؛ چراکه اگر انتظار بهره بسیار از دنیا در فکر و ذهن انسان ریشه دوانده باشد، نشانههای خشم و اندوه به هنگام بهره کم نمایان میشود.

اشاره امام علیه السلام به خشمگین نبودن برادر خویش، به سبب علاقه کم او به دنیا، درحقیقت رابطه این دو را آشکار ساخته است؛ زیرا اگر علاقه به چیزی در دل آدمی ریشه بدواند، دسترسی به آن مایه خوشحالی، و دست نیافتن به آن غم و اندوه در پی خواهد داشت و آنگاه که دوران ناکامی و انتظار برای دستیافتن به شیء مورد علاقه بهطول انجامد، خشم و ناشکیبایی در پی خواهد داشت. امام مجتبی علیه السلام راه آرامش و رضایت از زندگی و در امان ماندن از تلخکامی در دنیا و به خاطر دنیا را در بی‌علاقگی و وابسته نبودن به مواهب دنیوی و متوقع نبودن از دستیابی به آن میداند. به این دلیل علامه مجلسی نیز علت خشمگین نشدن او را دلبسته نبودنش به دنیا و مواهب آن برمی‌شمرده است.۲ البته راه درامان ماندن از دلبستگی به دنیا و مواهب آن نیز همانگونه که در متون دینی بدان تأکید شده، توجه به فانی بودن آن مواهب و نیز توجه به ارزش خویش و عمر گران‌مایه است. در متون فراوان قرآنی و روایی، بیارزشی و فناپذیر بودن دنیا تذکر داده شده است. همچنین موضوع معاد و حیات پس از مرگ نیز به عنوان یکی از ارکان اعتقادات مؤمنان، بخش بزرگی از آیات قرآن کریم را به خود اختصاص داده است. توجه به این دو نکته، قیمت و ارزش عُمر را که تنها سرمایة انسان است آشکار می‌سازد و خردمندان و دوراندیشان را مُجاب میکند تا از این سرمایة بازگشت‌ناپذیر، در راهی مطمئن و اموری که منافع ابدی به ارمغان آورد استفاده کنند.

پس از بیان این نکته، برای جلوگیری از برداشت نادرست، باید گفت این جمله که «درخواست بسیار از خدا، او را خسته نمیکند» به این معناست که انتظار نداشتن از دنیا و وابسته نبودن به آن، با درخواست از خدا منافات ندارد و انسان میتواند بیشترین مواهب را از خدا بخواهد؛ اما دل در گرو آن‌ها نداشته باشد، راضی به رضای دوست بوده، حکمت و مصلحت‌سنجی او را بر آنچه خود برای خویش میپسندد ترجیح دهد؛ و بداند «او مو میبیند و خدای حکیم پیچش مو». در سورة بقره با تلاوت جملهای از پروردگار متعال مفهوم این ضرب‌المثل برای ما تداعی میشود آنگاه که میخوانیم:

(... عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ)؛ «چه بسا چيزى را دوست نداريد در حالی که برای شما خير است؛ و چه بسا چيزى را دوست داريد در حالی که براى شما شرّ است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد»۳.

نتیجه آنکه باید خواستار نعمت‌های خدا در دنیا و آخرت بود؛ اما از بخشش ناچیز و دون انتظار شکایت نکرد و دلبستگی و وابستگی به مواهب دنیوی را ـ که خداوند به ایشان می‌بخشد ـ از خود دور ساخت و در مسیر دستیابی به اهداف صبور بود. این معنا را قرآن کریم در زیباترین و درعین‌حال کوتاهترین عبارت این‌گونه بیان میکند:

(لِكَيْلا تَأْسَوْاْ عَلىَ‏ مَا فَاتَكُمْ وَ لَا تَفْرَحُواْ بِمَا ءَاتَاكُمْ) ؛۴«تا بر آنچه از دست داده‏ايد تأسف نخوريد و به آنچه به شما داده شده است، دلبسته و شادمان نباشيد».

البته علامه مجلسی معنای دیگری برای عبارت «وَلَا يَتَسَخَّطُ وَلَا يَتَبَرَّمُ» در این حدیث برشمرده است. وی در توضیح این عبارت می‌گوید: «از آزار و اذیت خلایق خشمگین نمیشد و از بسیاریِ سؤال آنان به ستوه نمیآمد»۵ ؛ اما به نظر می‌رسد که این معنا با عبارت پیشین سازگاری ندارد و این دو ویژگی به‌طور مطلق پذیرفتنی نیست.

1.. ر.ک: شرح أصول الكافي: ج ۹ ص۱۷۱.

2.. بحارالأنوار: ج ۶۶ ص۲۹۷.

3.. بقره: ۲۱۶.

4.. حدید: ۲۳.

5.. بحارالأنوار: ج ۶۶ ص۲۹۸.

  • نام منبع :
    اخلاق کریمانه
تعداد بازدید : 2223
صفحه از 33
پرینت  ارسال به