17
اخلاق کریمانه

توجه به برادران ایمانی

وكان لَا يَغْفُلُ عَنْ إِخْوَانِهِ

ترجمه و شرح

«[برادرم این‌گونه بود که] از برادرانش غافل نمی‌شد».

در آموزههای دینی، برادران ایمانی در جامعه اسلامی حقوق و تکالیفی بر عهده یکدیگر دارند. حقوق برادران ایمانی، در فرهنگ مبتنی بر آموزههای دینی، به اندازه‌ای اهمیت دارد که ادای آن حقوق برترین عبادت خدا خوانده شده است. ازاین‌رو فقط در صورت توجه به حقوق برادران و احساس مسئولیت در برابر تکالیفی که به همین مناسبت بر عهده هر فرد است، می‌توان به کمال‌یافتگی آن جامعه ایمانی اذعان کرد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله درباره رابطه مؤمنان با یکدیگر میفرماید:

مَثَلُ المُؤمِنينَ في تَوادِّهِمْ وَ تَعاطُفِهِمْ وَ تَراحُمِهِمْ مَثَلُ الجَسدِ؛ إذا اشتكى مِنهُ عُضوٌ تَداعى سائرُ الجَسَدِ بالسَّهَرِ و الحُمّى؛۱«مؤمنان در دوستى و عطوفت و مهرورزى به هم چونان يك پيكرند كه هرگاه عضوى از آن به درد آيد، ديگر اعضا را بي‌خوابى و تب فراگيرد».

امام صادق علیه السلام، در سخن زیبایی، مسلمانان را به جنبه عبادتیِ ادای حق مؤمن آگاه ساخته و فرموده است:

ما عُبِدَ اللّهُ بشيءٍ أفضَلَ مِن أداءِ حقِّ المؤمنِ؛۲«خداوند به چيزى برتر از اداى حق مؤمن عبادت نشده است».

امام حسن عسکری علیه السلام نیز دراین‌باره میفرمایند:

أعْرَفُ النّاسِ بحُقوقِ إخْوانِهِ وأشَدُّهُم قَضاءً لَها أعْظَمُهُم عِند اللّه شَأناً؛۳«آن كه به حقوق برادران خود آشناتر باشد و در رعايت كردن آن‌ها كوشاتر، نزد خداوند ارجمندتر است».

دراین‌باره سخن بسیار است. اینکه مؤمنان در برابر یکدیگر چه حقوقی دارند و در مقابل چه تکالیفی بر عهدة آنان است، خودْ بحث دامنهداری است که مجال پرداختن به آن در این نوشتار نیست، اما با توجه به چند متن روایی از معصوم علیه السلام، مواردی را که حقوق برادران ایمانی شمرده شده است به‌اختصار برمیشمریم:

• برادر ایمانی در نگاه برادرش محترم و گرامی است.

• در قلب خود، به او محبت میورزد.

• در مشکلات او احساس مسئولیت میکند و خود را در برابر او بیگانه نمیپندارد و بی‌اعتنا نیست.

• آنچه برای خود میپسندد، برای او نیز میپسندد.

• از او بدگویی نمیکند و به بدگویی از او راضی نمیشود.

• از راهنمایی و ارشاد او دریغ نمیکند و خیرخواه واقعیِ اوست.

• هنگام بیماری از او عیادت میکند و پس از مرگ در تشییع جنازه او شرکت میجوید.

• پس از مرگ او جز به خوبی از او سخن نمیگوید.

• پس از مرگ او، از مشکلات خانواده او غافل نیست.۴ آنچه از مجموع متون دینی دراین‌باره میتوان برداشت کرد این است که هر فرد در جامعه اسلامی در برابر جامعه خود احساس مسئولیت می‌کند و در کل برای اصلاح اجتماعی در حد توان دغدغه دارد و از اقدام عملی در این جهت دریغ نمی‌ورزد. مصالح اجتماعی در نزد او بر مصالح فردی وی مقدم است و به قیمت دستیابی به منافع شخصی، منفعت و مصلحت اجتماع را نادیده نمیگیرد.

البته توجه به دو نکته نباید از نظر دور بماند: نخست آنکه «برادران ایمانی» از نظر رتبه و درجه دور و نزدیک دارند. یعنی همانگونه که خویشاوندان و همسایگان دور و نزدیک دارند، برادران ایمانی نیز از این امر مستثنا نیستند. بنابراین تکالیف هم به همین تناسب شدت و ضعف و کم و زیاد خواهد داشت. زیرا اگر قرار باشد تمام آنچه به عنوان حقوق برادر ایمانی برشمرده شد، نسبت به تمام مؤمنان انجام شود، ادامة زندگی و رسیدگی به امور شخصی و معیشتی ناممکن میگردد.

دوم آنکه میزان تکالیف و تعهدات هر فرد دراین‌باره متناسب با توانمندی و امکانات او خواهد بود و لذا هیچ تکلیفی فراتر از تمکّن و توان منجّز و حتمی نمیشود.

1.. منتخب میزان الحکمۀ: ج۱ ص۱۱۰ ح۶۴۱.

2.. همان: ص۲۸۶ ح۱۶۷۵ به نقل از: کافی: ج۲ ص۱۷۰ ح۴.

3.. همان: ح۱۶۷۹ به نقل از: احتجاج: ج۲ ص۵۱۷ ح۳۴۰.

4.. همان: ح ۱۶۷۳ ـ ۱۶۷۸.


اخلاق کریمانه
16

پرهیز از گفتگوی بی‌فایده

وَلَا يُشَارِكُ فِي دَعْوًى، وَلَا يُدْلِي بِحُجَّةٍ حَتَّى يَرَى قَاضِياً

ترجمه و شرح

«و در هیچ گفت‌وگو و منازعه‌ای شرکت نمی‌جست و هیچ دلیلی اقامه نمی‌کرد، مگر آنکه قضاوت‌کننده‌ای حاضر باشد».

در این جمله، امام حسن علیه السلام شرط ورود برادرش به گفت‌وگوی مجادله‌آمیز و اختلافی را این‌گونه بیان فرموده است که او فقط در صورت حضور داوری که دو طرف بر داوری او اتفاق نظر داشته رأی او را میپذیرفتند، و البته او نیز میتوانست به حق حکم کند و مانع از بروز نزاع و دشمنی شود، در گفتگوی مجادله‌آمیز وارد میشد.

از این جملة امام علیه السلام به‌روشنی پیداست که مقصود آن حضرت از مشارکت نکردن در مجادله و بحثهای داغِ اختلافی، این نیست که اصلاً در این‌گونه مباحث نباید وارد شد، بلکه مقصود آن حضرت این است که ورود به این‌گونه مجادلات هنگامی مفید است که بتوان حق را ثابت کرد و برادر ایمانی را به خطا و اشتباهش آگاه ساخت. در نتیجه، او نیز باید خطای خود را بپذیرد و اشتباهش را اصلاح کند، بی‌آنکه مفسدهای در روابط حسنه طرفین گفت‌وگو درگیرد. اما این اتفاق زمانی خواهد افتاد که داور مرضی‌الطرفین و توانمندی در جهت حل‌وفصل اختلاف وجود داشته باشد. در غیر این صورت، نه‌تنها حق و باطل روشن نمیشود، بلکه کدورت و دشمنی پدید می‌آید و مشکل دو چندان می‌شود. لذا، باید از مجادلات بی‌فایده حذر کرد و با دست خود دوستیها را به دشمنی تبدیل نکرد. ملاصالح مازندرانی در شرح این جمله مینویسد:

«این‌گونه عمل کردن از کمال‌یافتگی انسان و قوت عقل او حکایت می‌کند؛ اما ورود به چنین منازعاتی، پیش از یافتن حکم‌کننده عادلی که بین حق و باطل تمیز دهد، روش بی‌‌خردان نادان است».۱

1.. شرح أصول الكافي: ج ۹ ص۱۷۳.

  • نام منبع :
    اخلاق کریمانه
تعداد بازدید : 2225
صفحه از 33
پرینت  ارسال به