25
اخلاق کریمانه

پاسخ به یک سؤال

اکنون با توجه به اجتماعی بودن انسان از یک‌سو و سنت الهی در به انجام رسیدن امور از طریق اسباب و مسببات از سوی دیگر و فراوانی روایات واردشده در لزوم پاسخ مثبت به درخواست کمک برادران ایمانی و فضیلت و ارزش والای این کار، این پرسش پیش میآید که اگر سازوکار خلقت بر این آفریده شده است که امور زندگی با همیاری افراد جامعه سپری شود و سامان یافتن یک جامعه مطلوب به آن است که هریک از اعضا وظیفه خود را به‌درستی انجام دهد و نباید انتظار داشت که با دعا و درخواست از خداوند نیازمندیها برطرف و مشکلات حل‌وفصل شود، چرا تا این اندازه از درخواست و سؤال از همنوعان، حتی از برادران ایمانی، نهی شده است؟ اگر چنین است، اجازه دادن امام حسن علیه السلام به درخواست از کسی که به توانمندی او در دستگیری و کمک امید میرود، به چه معناست؟

در پاسخ باید گفت که با توجه به روایات موجود در نهی از سؤال و درخواست، به نظر میرسد که فلسفه نهی از آن، حفظ عزت و حرمت نفس خویش است. بنابراین، باید درخواستها را به دو دسته تقسیم کرد: نخست، درخواستهایی که موجب تضییع حرمت و کرامت نفس و ذلّت و خواری آدمی می‌شود. دوم، درخواستهایی که دربردارنده چنین پیامدی نیست و در جهت پیشبرد امور جامعه و رتق و فتق امور است. در این زمینه، هرکس براساس وظیفهای که برای او تعیین شده یا شغلی که برگزیده، به ارائه خدمت در جامعه اشتغال می‌یابد و در ازای خدمات خود حق‌الزحمه دریافت می‌کند. ازاین‌رو، خدمات افراد جامعه به یکدیگر، اگر بر مبنای درخواست مشتری باشد و در ازای آن دستمزد پرداخت شود، هیچ‌گونه پیامد ناخوشایندی برای درخواست‌کننده نخواهد داشت. اما آن دسته از درخواستها که فقط مددخواهی است، چنان‌که گفتیم، از عجز و ناتوانی درخواست‌کننده حکایت میکند. نتیجه چنین درخواستهایی غالباً موجب تضییع حرمت و کرامت نفس است. بنابراین، در برخی احادیث، درخواست را با ذلت و خواری برابر دانسته‌اند و آن را فقر حاضر و خودخوانده پنداشته شده است.۱ امام سجاد علیه السلام، در بیان جامعی، پیامدهای این‌گونه درخواستها را چنین برمی‌شمرد:

طَلَبُ الحَوائجِ إلى الناسِ مَذَلَّةٌ للحياةِ، و مَذهَبَةٌ للحَياءِ، و استِخفافٌ بِالوَقارِ، و هُو الفَقرُ الحاضِرُ، و قِلَّةُ طَلَبِ الحوائجِ مِنَ الناسِ هُو الغِنى الحاضِرُ؛۲«نيازخواهى از مردم مايه خوارى در زندگى و از میان رفتن شرم و حياست و از وقار و شكوه آدمى مى‌كاهد و آن فقرى حاضر است و دست نياز به ‌سوى مردم كمتر دراز كردن، بى‌نيازىِ نقد است».

بنابراین، از این‌گونه درخواستها، حتی اگر از برادر ایمانی باشد، نهی شده است. اما، افزون بر آنکه نهی از آن دربردارنده حرمت شرعی نیست، گاه که عرصه تنگ و فشار زندگی بسیار می‌شود، جایز دانسته شده است. به همین سبب، امام حسن مجتبی علیه السلام در بیان دیگری، که تبیین عبارت مورد شرح است، میفرماید:

«درخواست كردن روا نيست، مگر در يكى از اين سه جا: خون‌بهاى سنگين يا بدهكارى توان‌فرسا، يا فقر كُشنده».۳

اینجاست که پاسخ مثبت به درخواست برادر ایمانی و هم‌نوعان اهمیت می‌یابد و بدان توصیه اکید شده است؛ زیرا اگر فرهنگ دینی بر جامعهای حاکم شود، هیچ درخواستی از نوع دوم روی نخواهد داد، مگر آنکه نشان از اوج نیاز و سختی مفرط روزگار بر سؤال‌کننده باشد. در چنین حالتی، بر کسی که از او درخواست شده، لازم است که حاجت برادر خویش را برآورد و دست رد بر سینه او نزند؛ زیرا اگر روزگار بر مؤمنی آن‌چنان سخت شده که به عواقب دشوار سؤال کردن تن داده و به تضییع وقار و حرمت نفس خویش راضی شده است، بر برادر توانمند او نیز فرض است که از او دستگیری کند و دست رد بر سینه او نزند و او را با ناامید ساختن بیش از این خوار نسازد. و البته خود را از این فرصت بزرگ خدمت به همنوع محروم نسازد. امام باقر علیه السلام در تأکید به دستگیری از سؤال‌کنندگان می‌فرماید:

«اگر كسی كه از وی خواهشی شده است می‌دانست كه در نااميد ساختن دیگران چه چیزی نهفته است، هرگز کسی را نااميد برنمى‌گرداند».۴

امام صادق علیه السلام نیز فرموده است:

«ما از بيم اينكه مبادا دست رد به سينه مستحق زده باشيم، به غيرمستحق نيز مى‌بخشیم».۵

نکته پایانی اینکه باید توجه کرد هرکسی که به‌گونه‌ای از همنوع خود درخواست کمک میکند، یا او را برای ایفای خدمتی به کار می‌گیرد و دستمزد او را میپردازد، باید او را وسیله خداوند ببیند و برای او تأثیر استقلالی قائل نباشد؛ چراکه همه علل و اسباب در نهایت به ذات مقدس پروردگار بازمی‌گردد و علت‌العلل همه امور و پدیدهها اوست. اوست که سبب‌ساز و سبب‌سوز است و اوست که برطرف‌کنندة راستینِ همه نیازمندیهاست. از امام صادق علیه السلام نقل شده است:

«خداوند از اینکه امور بندگان را، جز به اسباب آن، محقق سازد ابا دارد. پس او برای هر چیزی سببی قرار داده است.... هرکس این نکته را فهمید، خدا را شناخته و آن که این را انکار کرد خدا را انکار کرده است».۶

پیامبر صلی الله علیه وآله در حدیثی فرموده است: «اگر درخواستی داشتی، از خدا بخواه و اگر کمک خواستی از خدا کمک درخواست کن».

علامه طباطبایی رحمه الله علیه در شرح این حدیث مینویسد: اینکه درخواست و کمک به خدا تعلق گرفته، درحقیقت ارشاد به این نکته است که سببیتِ اسباب عادی، که در امور طبیعی در ایفای امر به انسان یاری میرسانند، استقلالی نیست، بلکه این‌ها تنها واسطه‌اند و تأثیرگذاری را خداوند به آن‌ها عطا کرده و نقش واسطهای را خدا برای آن‌ها قرار داده است. بنابراین، بر بندگان است که در نیازهای خویش فقط به خدا توجه کنند و سببیت اصلی وسایل را از خدای متعال بدانند. ازاین‌رو، انتظار اینکه کارها بی‌واسطه انجام شود و خداوند مستقیم و بی‌واسطه به انسان یاری رساند، مانند آن است که آدمی واسطه‌گری اعضا و جوارح خود را نپذیرد؛ زیرا اعضا و جوارح انسان نیز در انجام‌دادن کارها از جمله اسباب‌اند.۷

1.. همان: ح۲۸۸۶ به نقل از: من لا یحضره الفقیه: ج۴ ص۳۷۵ ح۵۷۶۲: إيّاكَ و السؤالَ فإنّهُ ذُلٌّ حاضرٌ، و فَقرٌ تَتَعَجَّلُهُ.

2.. همان: ح ۲۸۹۱ به نقل از: تحف العقول: ص۲۷۹.

3.. همان: ح ۲۸۹۰، خصال: ص۱۳۵، بحار الانوار: ج۹۳ ص۱۵۲ ح ۱۶: إن المسألة لا تحل إلا في إحدى ثلاث دم مفجع، أو دين مقرح، أو فقر مدقع.

4.. کافی: ج۴ ص۲۰ ح۲: لو يعلم المعطي ما في العطية مارد أحدٌ أحداً .

5.. منتخب میزان الحکمة: ح۲۹۱۱؛ بحارالانوار: ج۹۳ ص۱۵۹ ح ۳۷: إنا لنعطي غير المستحق حذرا من رد المستحق.

6.. بصائر الدرجات: ص۲۶.

7.. ر.ک: تفسیر الميزان: ج ۲ ص۴۰ ـ ۴۱.


اخلاق کریمانه
24

برخوردار از حرمت نفس

كان لَا يَشْكُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ مَنْ يَرْجُو عِنْدَهُ الْبُرْءَ

ترجمه و شرح

«از هیچ مشکلی شکایت نمی‌کرد، مگر در نزد کسی که به توانمندی او در رفع مشکل امیدوار بود».

امام حسن مجتبی علیه السلام برادر خود را از عزت نفس بالا برخوردار دانسته است و این ویژگی او را با خویشتنداری او در مشکلات بیان کرده است.

اما در بیان علت تنافی شکایت از روزگار، با عزت و حرمت نفس باید گفت که به طور کلی، شِکوِه از روزگار و مشکلات آن در حقیقت نوعی اظهار عجز و ناتوانی در برابر ناملایمات است. اظهار ناتوانی نیز نوعی درخواست کمک و یاری است و این هر دو در فرهنگ دینی ناپسند است و توصیههای پیشوایان معصوم علیهم السلام همواره به پرهیز از شکایت و درخواست از غیر خدا بوده است. به نظر میرسد دست‌کم به دو دلیل از شکایت، که نوعی اظهار عجز و ناتوانی است، نهی شده است:

نخست آنکه این رفتار ناسپاسی از نعمتهای الهی است. کسی که از روزگار و سختیهای آن شِکوِه میکند، دیدگان خود را بر نعمتهای بیشمار الهی بسته و به ناملایمات آن چشم دوخته است؛ درحالی‌که قرآن کریم میفرماید: «و اگر بخواهيد نعمت‌هايش را بشمارید، نمی‌توانید. همانا انسان سْتمكار و ناسپاس است».۱

دیگر آنکه شکایت به‌منزله اظهار ناتوانی از اداره زندگی است. اظهار ناتوانی نیز نوعی درخواست کمک است و این هر دو با کرامت انسانی و عزت نفس آدمی سازگار نیست. ازهمین‌رو، در بیانات معصومان علیهم السلام، بارها از درخواست از غیر خدای متعالی نهی شده است. در توصیة پیامبر صلی الله علیه وآله به ابوذر آمده است: «ای ابوذر، زنهار که از غیرخدا درخواست کنی؛ چراکه در دنيا مايه خواری و فقر است و در روز قيامت حسابش طولانی است».۲

ایشان در بیان دیگری فرموده است: «هيچ بنده‌ای دری از نيازخواهى به روی خود نگشود، مگر آنكه خداوند هفتاد دَرِ فقر به روی او باز می‌کند».۳

امیرالمؤمنین علیه السلام نیز میفرماید:«هركه از غيرخدا چيزی بخواهد سزاوار محروميت است».۴ و بالاخره از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل شده است: «اگر هريك از شما ريسمانی برگيرد و پشتهای هيزم بياورد و بفروشد و با اين كار آبروی خود را حفظ كند، بهتر از آن است كه دست نياز به‌سوی بندگان خدا دراز كند».۵

1.. ابراهیم: ۳۴: وَ إِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تحُْصُوهَا إِنَّ الْانسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّار.

2.. منتخب میزان الحکمة: ج۱ ص۴۷۴ ح ۲۸۸۸، به نقل از: من لا یحضره الفقیه: ج۴ ص۳۷۵ ح۵۷۶۲: يا أبا ذَرٍّ، إيّاكَ و السؤالَ فإنّهُ ذُلٌّ حاضرٌ، و فَقرٌ تَتَعَجَّلُهُ، و فيهِ حِسابٌ طَويلٌ يَومَ القِيامَةِ.

3.. منتخب میزان الحکمة: ج۱ ص۴۷۴ ح ۲۸۸۸، به نقل از: جامع الاخبار: ص۳۷۹ ح۱۰۶۱: ما مِن عبدٍ فَتَحَ على نَفسِهِ بابا مِن المَسألَةِ إلاّ فَتَحَ اللّهُ علَيهِ سَبعينَ بابا مِنَ الفَقرِ.

4.. همان: ح ۲۸۸۹، به نقل از: غررالحکم: ح ۷۹۹۳: مَن سَألَ غيرَ اللّه استَحَقَّ الحِرمانَ.

5.. همان: ح ۲۸۹۷، به نقل از: بحارالانوار: ج۹۶ ص۱۹۸ ح۳۷: لو أنّ أحَدَكُم يَأخُذُ حَبلاً فَيَأتِي بِحُزْمَةِ حَطَبٍ على ظَهرِهِ فَيَبِيعُها فَيَكُفُّ بها وَجهَهُ خَيرٌ لَهُ مِن أن يَسألَ.

  • نام منبع :
    اخلاق کریمانه
تعداد بازدید : 1048
صفحه از 33
پرینت  ارسال به