مناظره امام باقر علیه السلام و قتاده‏ - صفحه 2

ورود امام عليه السلام به مسجد پيامبر صلى اللَّه عليه وآله‏

در حال گفتن اين سخن بود كه امام در ميان جمعى از مردم خراسان و ديگران ، وارد مسجد شد . امام نشست و مردم اطرافش را گرفتند و مسائل مربوط به حج را از او مى‏پرسيدند .
آن مرد نيز به آنها پيوست و در آن حلقه نزديك امام نشست .

گفتگوى امام عليه السلام با قتاده‏

من نزديك‏تر رفتم تا بهتر گفتگوى آنها را بشنوم . پس از اين‏كه امام پاسخ مسائل آن جمعيت را فرمود و آنها رفتند، امام عليه السلام نگاهى به مرد تازه وارد كرد و فرمود : شما كه هستيد ؟
مرد : نام من قتاده فرزند دِعامه است‏۱ و اهل بصره‏ام .
امام عليه السلام : فقيه بصره ، تو هستى ؟
قَتاده : آرى .
امام عليه السلام : واى بر تو ، اى دانشمند گمراه، و آگاه بى مسئوليت! خداوند كسانى را آفريده و آنها را حجّت بر آفريده‏هاى خود قرار داده و آنها ميخ‏هاى زمين اويند ، وحدت و يكپارچگى جامعه وابسته به رهبرى آنهاست ، در علم خدا پاك و ستوده‏اند، و پيش از آفرينش، آنها را برگزيده ، در حالى‏كه شبح‏هايى در طرف راست عرش بودند .۲

1.از فقها و دانشمندان بزرگ زمان بنى اميّه ، كه با حكومت وقت ، روابط نيكو داشت. از ابن‏عبيده نقل شده كه روزى نمى‏شد كه سوارى از طرف بنى‏اميّه درب خانه قتاده نبينم .

2.امام با اين سخنان ، مسئوليت‏هاى بزرگى را كه در آن زمان تاريك ، متوجّه اين دانشمند خودفروخته بوده است ، بازگو مى‏نمايد تا آشكار شود كه وى چگونه حقيقت را به بهاى ناچيزى مى‏فروشد و به جاى معرفى كردن رهبر واقعى منتخب خدا، با چهره مذهبى خود، مردم را به سوى دستگاه جنايتكار بنى اميّه متمايل مى‏سازد.

صفحه از 4