نیز مانند بسیاری از اصطلاحات دیگر قدما در متون کهن تعریف نشده است، اما از عبارت ابن غضایری در ترجمه «ابن ابی طاهر»۱ میتوان احتمال داد که نقل از مجاهیل، همان نقل از اساتید ادعایی است که چه بسا راوی حدیثساز به سندسازی نیز روی آورده است. در این صورت، بعید نیست که نقل از مجاهیل را همان سندسازی برای روایات ساختگی بدانیم؛ چنان که عبد الله بن محمد بلوي مصري روایات ساختگی را از فردی نا شناخته موسوم به عمارة بن زيد خيوانی مدنی نقل میکرد. وقتی در باره هویت استادش سؤال کردند، او پاسخ داد که عماره بن زید مردی بود که از آسمان آمد و به من حدیث آموخت و سپس عروج کرد.۲
راویان از مجاهیل به طور معمول، ناقلان روایات مناقشهبرانگیز و شگفت بودهاند؛ یعنی حتی اگر نگوییم حدیثسازی میکردهاند، باید قبول کنیم که متن روایات ایشان با آموزههای شیعی سازگار نبوده است. نجاشی در باره ابن اخی طاهر مینویسد:
یروی عن المجاهیل احادیث منکرة رایت اصحابنا یضعفونه.۳
و ابن غضایری در باره بکر بن احمد عصری هم گفته است:
یروی الغرائب و یعتمد المجاهیل و امره مظلم.۴
طوسی نیز در باره فزاری مدعی نقل اعاجیب در خصوص روایات مهدویت شده بود.۵ پنج نفر در منابع کهن به نقل از مجاهیل شهره شدهاند: «حسن بن محمد بن یحیی (ابن اخی طاهر)،۶ جعفر بن محمد بن مالک فزاری،۷ بکر بن احمد بن محمد عصری،۸ سهل بن زیاد آدمی۹ و سهل بن احمد دیباجی».۱۰ این افراد همگی تضعیف شده و به طور
1.. کان کذاباً یضع الحدیث مجاهرة، و یدعی رجالاً غرباء لا یعرفون، و یعتمد مجاهیل لا یذکرون، و ما تطیب الأنفس من روایته إلا فی ما رواه من کتب جده التی رواها عنه غیره و عن کتبه المصنفة المشهورة (رجال ابن الغضائری، ص۵۴، ش۱۴).
2.. رجال ابن الغضائری، ص۷۷.
3.. رجال النجاشی، ص۶۴، ش۱۴۹.
4.. رجال ابن الغضائری، ص۴۴.
5.. رجال الطوسی، ص۴۱۸، ش۶۰۳۷.
6.. رجال ابن الغضائری، ص۵۴، ش۱۴.
7.. همان، ص۴۸، ش۶؛ رجال النجاشی، ص۱۲۲، ش۳۱۳.
8.. رجال ابن الغضائری، ص۴۴، ش۲.
9.. همان، ص۶۷، ش۱۱.
10.. همان، ص۶۷، ش۱۲.