از خداانگاری امامان علیهم السلام تا خداباوری نظام‌مند؛ بررسی سندی و محتوايی حديث رضوی «الناس عبيد لنا فی الطاعة ...» - صفحه 64

الْوَهَّابِ، فَمَنْ ذَا الَّذِی یبْلُغُ مَعْرِفَةَ الْإِمَامِ وَ یمْكِنُهُ اخْتِیارُهُ؟ هَیهَاتَ هَیهَاتَ ضَلَّتِ الْعُقُولُ الْحُكَمَاءُ؛1

امام، امین خدا در زمین و حجت او بر بندگان است. او خلیفه خدا در زمین اوست. امام دعوت‏كننده مردم به سوی خدا و مدافع حرمتهای الهی است. امام از گناهان پاك و از عیوب مبرّا است؛ علم به او اختصاص دارد، حلیم و بردبار است، مایه نظم دین و عزت مسلمین و باعث خشم منافقین و هلاكت كافرین است. امام در دوران خود نظیر ندارد. كسی به او نزدیك نیست، هیچ دانشمندی با او همطراز نیست، بدیل و مانند ندارد، بدون این كه به دنبال فضیلت باشد و یا خود فضیلت به دست آورده باشد، فضیلت به او اختصاص یافته است و خداوند بخشاینده با فضیلت، فضل را به او اختصاص داده است. پس كیست كه بتواند امام را بشناسد یا او را انتخاب كند؟ نه، هرگز، هرگز، در وصف شأنی از شؤون او و فضیلتی از فضایل او، عقول حکیمان به گمراهی افتاده و حیران و سرگردان مانده است.

امامان علیهم السلام هم‌چنین جهت زدودن هرگونه انحراف و آلودگی از چهره تشیع، به لعن غالیان و تبری از عقاید الوهیتی آنان پرداختند۲ و هنگامی که متوجه گردیدند تلاش‌های آنها جهت هدایت برخی از غالیان، به علت شدت ابتلا، مؤثر نخواهد بود، به منظور در امان ماندن سایر پیروان، دستور قتل تعدادی از سران گروه‌های الوهیتی۳ را صادر نمودند.

از نکات قابل توجه آن است که با وجود تلاش مجّدانه ائمه علیهم السلام در مقابله با عقاید خداانگارانه و هم‌چنین تأکید علمای تشیع بر ابطال عقاید غالیان و برائت از ایشان۴ برخی از مستشرقان و وهابی‌ها با نگرشی غیرمنصفانه‌، غالیان را در زمره شیعیان به شمار آورده و بر اساس آن، بر بطلان مکتب تشیع و کذب بودن بسیاری از روایات آن۵ تأکید دارند. این امر می‌تواند ریشه در اشتباه نویسندگان اولین کتب ملل و نحل نیز داشته باشد که فرقه‌های غالی، به ویژه فرقه‌های الوهیتی متعددی را به صِرف عقیده به یکی از امامان علیهم السلام به شیعه منتسب نموده‌اند؛ در حالی که بدیهی است اگر کسی شهادت

1.. عیون أخبار الرضا علیه السلام ، ج۱، ص۲۱۹.

2.. ر.ک: رجال الکشی، ص۲۲۴؛ بحار الانوار، ج۲۵، ص۲۹۷.

3.. ر.ک: رجال الکشی، ص۴۸۳.

4.. برای نمونه ر.ک: الاعتقادات، ص۹۷.

5.. برای نمونه ر.ک: عقیدة فی اهل البیت بین الافراط و تفریط، ص۳۹۳-۴۰۵.

صفحه از 79