روایات راهکارهای ذیل قابل طرح است:
اول) مصداقشناسی نساء
یکی از راهکارهای حل تعارض روایات مورد بحث، تحلیل مصداق زنان در این روایات است. آیا مصادیق زنان در هر دو دسته از روایات فتنه النساء و احادیث حب النساء یکی است؟ پاسخ به این سؤال در دو فرض اختلاف یا وحدت مصداق نساء در هر دو دسته از روایات فتنه و حب النساء قابل بررسی است:
اختلاف در مصداق: زنان مورد نظر در روایات فتنه و حب النساء، وحدت مصداقی ندارند؛ هر چند در عنوان مشیر «النساء» اشتراک دارند. با توجه به تفاوت مصادیق، در اصل، تعارضی میان این روایات وجود ندارد؛ زیرا زنان مقصود در روایات فتنه، غیر از زنان مد نظر در روایات حب النساء هستند. مقصود از زنان یاد شده در روایات حب النساء، زنان پاکدامنی هستند که حداقلهای ضروری برای زندگی زناشویی از جمله ایمان، عفت و همانند آن دو را دارند. زنان روایات دسته نخست، زنانی هستند که مراقبت جنسیتی نداشته و عفاف در تعامل با مردان را رعایت نمیکنند.
وحدت در مصداق: مقصود از زنان در هر دو دسته از روایات مورد بحث یکی است. زنان همواره برای مردان دارای جاذبه جنسیتی بوده و نوع مواجهه با آنان آزمونی برای مردان است. از این رو، میان زنان به لحاظ ایمانی و عفاف در رفتار تفاوتی نیست و روایات فتنه شامل زنان مؤمن و عفیف نیز میشود. خطاب روایات فتنه _ که شامل مسلمانان اعم از زنان و مردان است _ خود قرینهای است که نشان میدهد که مخاطب روایات همین زنان و مردان جامعه اسلامی بوده که هر دو با اصول اسلامی در تعامل با یکدیگر آشنا هستند. روایات حب النساء نیز اشاره به یک امر فطری و طبیعی در مردان دارد که هماره تمایل به جنس مخالف دارند و زناشویی را برای خود نیازی میدانند. ورود شرع در این عرصه تأسیسی نیست، بلکه فقط تأکیدی است بر یک امر رایج و طبیعی و برای زدودن رهبانیت کاذبی است که همزمان با ظهور اسلام در میان برخی رایج بوده است که دوستداری زنان، با ایمان و معنویت سازگاری ندارد. در نتیجه، میتوان چنین گفت که دوستداری زنان امری طبیعی است؛ لکن باید این نیاز همواره به صورت مدیریتشده ارضا گردد.
دوم) مفهوم شناسی حبّ زنان
راهکار دوم در حل تعارض روایات فتنه با حب النساء، بر تفاوت مفهومی «حب النساء: