توثيق مشايخ احمد بن محمد بن عيسی اشعری در ترازوی نقد - صفحه 137

را به اصحاب اجماع منحصر نماید. وقتی رجالی معروف، نجاشی در شرح حال «احمد اشعری» به نقل از کشّی و ابن نوح می‌نویسد: «احمد اشعری از برخی راویان به جهت برخی اتهامات روایت گزارش نکرده است»،۱ بعید نمی‌نماید که عبارت «و غیرهم من الثقات» به افرادی چون اشعری نیز انصراف پیدا کند.

شخصیت شناسی

برای روشن شدن بیشتر نظریه «وثاقت استادان اشعری» ناگزیریم نیم ‌نگاهی به شخصیت حدیثی و رجالی وی نماییم:

ابو جعفر احمد بن محمد بن عیسی اشعری، از قبیله بنی ذُخران بن عوف بن جماهر بن اشعر، از راویان و محدثان برجسته و فقیهان قرن سوم هجری و از اجلای امامی و رؤسای محدثان قم به شمار می‌آید.۲ هر چند از جزئیات زندگی او گزارش چندانی در دست نیست، ولی عالمان بزرگ امامیه او را ستوده‌اند. جدّ وی، سعد بن مالک بن احوص، نخستین کسی است که در قم اقامت گزید.۳ لقبش «اشعری قمی»۴ است. محل تولد و رشد و نمو «احمد» قم بوده، ولی تاریخ ولادت و وفات وی مشخص نیست. ظاهراً وی قبل از سال 190ق، به دنیا آمده است؛ زیرا امام رضا علیه السلام را ملاقات نموده و از اصحاب آن حضرت شمرده شده است.۵

تاریخ‌نگاران حضور اشعری را در تشییع جنازه احمد بن محمد بن خالد برقی ‌با پای برهنه ثبت کرده‌اند.۶ با توجه به تاریخ وفات برقی، در سال274۷ یا 280ق،۸ باید اشعری

1.. رجال النجاشی، ص۸۱، ش۱۹۸.

2.. رجال النجاشی، ص۸۲، ش۱۹۸.

3.. همان، ص۵۲، ش۱۹۸.

4.. اشعری‌ها از بزرگ‌ترین خاندان‌های شهر قم به شمار می‌آیند. نیاکان آنها از یمن به شهر مکه مهاجرت کردند و از آنجا به مدینه به حمایت رسول گرامی ‌اسلام صلی الله علیه وآله پرداختند. جدّ بزرگ آنان «ابو عامر» در جنگ‌ها در کنار آن حضرت شرکت داشت و در جنگ حنین به شهادت رسید. در زمان فتح ایران حضور فعالی در سپاه اسلام و بعد از فتوحات، در کوفه مستقر شدند و زمان حاکمیت حجاج بن یوسف ثقفی از ترس وی به شهر قم پناه آوردند. جدّ وی عیسی بن عبدالله جزو صحابیان امام صادق علیه السلام ‌به شمار می‌آید (تاریخ قم، ص۲۴۰).

5.. رجال الطوسی، ص۳۵۱، ش۵۱۹۷. هر چند آیةالله بروجردی و خویی روایت وی را از امام رضا علیه السلام مرسل می‌دانند (الموسوعة الرجالیة، ج۱، ص۳۵۱؛ معجم رجال الحدیث، ج۲، ص۳۱۵، ش۸۹۸).

6.. رجال ابن الغضائری، ص۳۹، ش۱۰؛ خلاصة الأقوال، ص۱۴، ش۷.

7.. رجال النجاشی، ص۷۷، ش۱۸۲.

8.. همان؛ الموسوعة الرجالیة، ج۱، ص۳۳۳.

صفحه از 159