جايگاه ابن اثير و کتاب النهاية في غريب الحديث و الأثر - صفحه 103

4ـ 4ـ1. کتابهاي فقهي شيعه

استناد کتب فقهي شيعه به نظرات ابن اثير در النهايه، حاکي از جايگاه ويژه اين کتاب در ميان فقهاي شيعه است. ميزان ارجاعات به النهايه در اين کتب به حدّي زياد است که هيچ شک و شبههاي نسبت به جايگاه علمي ابن اثير نزد ايشان باقي نميگذارد.
محقّق ثاني (م 940 ق) در کتاب جامع المقاصد في شرح القواعد، بارها از نظرات ابن اثير در النهايه بهره برده است. اين کتاب که شرح قواعد الاحکام علّامه حلّي (م 726 ق) است، يکي از معتبرترين کتب فقهي اماميه به شمار ميرود.
در اين کتاب نيز حداقل پانزده مرتبه استناد مستقيم به نظرات شرح حديثي ابن اثير در النهايه انجام شده است (مانند ج 1، ص 134، 285، ج 4، ص 31، 323، ج 5، ص450، ج 6، ص 343).
شهيد ثاني (م 966 ق) نيز در کتاب الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقيه که بهترين شرح براي کتاب لمعه شهيد اوّل به شمار ميرود، از نظرات ابن اثير به کرّات استفاده کرده است
( الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقيه، ج 5، ص 107، 452، ج 7، ص 119، ج 2، ص 68، 69، 139، ص250).
يکي ديگر از کتابهاي فقهي شهيد ثاني، مسالک الافهام الي تنقيح شرايع الاسلام است. اين کتاب نيز يکي از مهم‌ترين شروح کتاب شرائع محقّق حلّي به شمار ميرود. شهيد ثاني در اين کتاب نيز به کرّات از نظرات ابن اثير بهره برده است، البتّه به صورت صريح بيش از سيزده بار از نظرات ابن اثير در النهايه نام برده است (مسالک الافهام الي تنقيح شرائع الاسلام، ج 5، ص 131،
ج 6، ص 74، 78، 291، ج 8، ص 114، ج 10، ص 274، ج 11، ص 297).
در کتاب معالم الدين، نوشته مرحوم عاملي، معروف به «صاحب معالم» (م 1011 ق) نيز استفادههاي فراواني از النهايه ابن اثير شده است، البتّه به صورت تصريح شده تنها به نه مورد ميتوان خبر داد (معالم الدين و ملاذ المجتهدين، ج 1، ص 123، ج 2، ص 528، 831، 871، 901، 914، 922).
علّامه سيد محمّد جواد بن محمّد حسيني عاملي (م 1226 ه . ق) در کتاب مفتاح الکرامه، شرح مبسوطي بر قواعد الاحکام علّامه حلي (م 726 ق) داشته است. در اين شرح نيز بيش از 43 مرتبه به نظرات ابن اثير در النهايه تصريح شده است (مفتاح الکرامه في شرح قواعد العلّامه، ج 2، ص3، 85، 92، 189، 211، 249، 368).
محمّد حسن بن باقر نجفي، معروف به صاحب جواهر (م 1266 ق) نيز از جمله کساني است که در کتاب معروف و معتبر جواهر از نکات و نظرات ابن اثير بهرهمند گشته است. وي در اين کتاب که شرح شرائع الاسلام است بيش از شصت مرتبه به نظرات ابن اثير تصريح کرده است (جواهر الکلام، ج 1، ص411، ج 8، ص 372، 412، ج 9، ص 359، 378، 392).

صفحه از 107