جايگاه ابن اثير و کتاب النهاية في غريب الحديث و الأثر - صفحه 105

4ـ 5. کتابهاي تفسير

عموم کتابهاي تفسيري که پس از ابن اثير نوشته شده است، از نظرات وي استفاده کردهاند. به عنوان نمونه نتيجه بررسي چند کتاب تفسيري را ارائه مي‌نماييم.

4 ـ 5 ـ 1. کتابهاي تفسير اماميه

کتاب تفسيري الصراط المستقيم، از سيد حسين بروجردي، نيز يکي ديگر از کتب تفسيري شيعه با گرايش کلام است که تا آيه 255 سوره بقره را تفسير کرده است. اين کتاب که در قرن سيزدهم هجري قمري نوشته شده است با حجم نسبتاً کم خود بيش از 22 بار به نام ابن اثير و کتاب النهايه تصريح کرده است ( الصراط المستقيم، ج 1، ص 18، ج 2، ص286، 290، 386، 390، 494، 522، ج 4، ص8).
تفسير الميزان نيز يکي از مهم‌ترين تفاسير شيعه است. اين کتاب از جمله کتبي است که از نظرات ابن اثير بهره برده است ولي با اين حال نام ابن اثير و کتاب النهايه را کمتر آورده است (مرحوم علامه در سه جا به نام النهايه تصريح نموده است: ج 18، ص 181، ج 5، ص 204، ج 19، ص 78). شايد بتوان گفت استناد علّامه در چند جاي کتاب به نظرات ابن اثير گوياي اعتمادي وي به کتاب النهايه است، امّا رويکرد اعتقادي ابن اثير که در جاي جاي کتاب مشاهده مي‌شود، يکي از عوامل استناد کمتر علّامه به اين کتاب باشد. و الله اعلم!
کتاب تفسير مرحوم سيد مصطفي خميني با اين که ناقص ماند و تنها به تفسير سوره حمد و 25 آيه از قرآن اختصاص دارد. امّا ظرافتهاي علمي او بويژه در حيطه زبان عربي، ادبيات و لغت تحسين بر انگيز است. او نيز درکتابش بارها از نظرات ابن اثير در النهايه استفاده کرده است
( تفسير القرآن الکريم، ج 2، ص347، 348، ج 3، ص 294، ص 303، ج 5، ص 8).

4ـ 5 ـ 2. کتابهاي تفسيري اهل سنّت

تفسير روح البيان، اثر اسماعيل حقي بروسوي (م 1127 ق) است که در قرن دوازدهم هجري نوشته شده است. اين کتاب که با رويکردي عرفاني نوشته شده در موارد متعدّدي از نظرات ابن‌ اثير استفاده کرده است (روح البيان، ج 1، ص146، ج 4، ص451، ج 9، ص523).
تفسير روح المعاني آلوسي (م 1270 ق) نيز که در قرن سيزدهم نوشته شده است، از ديگر کتب تفسيري اهل سنّت است که در آن بيش از سي بار نام ابن اثير و نظرات وي در النهايه آمده است (روح المعاني في تفسير القرآن العظيم، ج 4، ص350، ج 5، ص77، 82، 149، 276، ج 11، ص190، 345).
کتاب تفسيري محاسن التأويل محمّد جمال الدين قاسمي (م 1333 ق) نيز از ديگر کتبي است که در قرن چهاردهم هجري نوشته شده و در آن بيش از بيست بار به نظرات ابن اثير در

صفحه از 107