آن چه ذکر شد دوازده کتاب است که ميتوان به قطعيت انتساب آنها به ابن اثير معتقد بود. برخي از آن کتب تنها از طرف يک نفر همچون ياقوت عنوان شده است، امّا معاصر بودن وي با ابن اثير، بر اطمينان به انتساب اين کتاب ها به ابن اثير ميافزايد.
محقّق کتاب منال الطالب نام چهار کتاب ديگر را نيز به دوازده کتاب ذکر شده افزوده است: ديوان رسائل، الفروق و الأبنيه، الجواهر و اَللآل من انشاء المولي الجلال، صناعة الکتاب (همان، ص 21 و 22).
البتّه کتاب صناعة الکتاب، در کتاب ابنخلکان، با نام لطيف في صنعة الکتابه آمده است (وفيات الأعيان، ج4، ص143). که ظاهراً همين کتاب مورد نظر است.
3. جايگاه ابن اثير در غريبنگاري
بهترين راه براي بررسي اين مهم، به دست آوردن توان علمي وي در غريب الحديث و دانشهاي مرتبط با آن علم و سپس اعتماد صاحب نظران پس از او به کتاب النهايه که اين دو، جايگاه واقعي ابن اثير و کتاب النهايه را نشان ميدهد.
دانش غريب الحديث بر دو پايه اصلي و اساسي استوار است: يکي، تسلّط بر زبان عربي، شامل لغت، نحو، صرف و بلاغت، و ديگري، حديثشناسي شامل همه علوم مرتبط با احاديث.
حال به بررسي تواناييهاي ابن اثير در اين دو پايه ميپردازيم.
3ـ1. ابن اثير و زبان عربي
ياقوت که معاصر ابن اثير است، او را عالم در علم عربي، نحو و لغت ميداند (معجم الأدباء، ج 17، ص 71). برادرش عزّ الدين نيز او را عالمي آگاه به علوم مختلف از جمله زبان و لغت عربي و نحو ميداند ( الکامل في التاريخ، ج 1، ص333). سيوطي در کتاب بغية الوعاة في طبقات اللغويين و النّحاة، بيش از 2200 اديب و لغوي در زبان عربي را معرّفي نموده است؛ يکي از آن افراد ابن اثير است. در ابتداي معرّفي، از او به عنوان يکي از مشهورترين، بزرگترين و برجستهترين علما و فضلا ياد کرده است (بغية الوعاة، ج2، ص274).
در اين کتاب، سيوطي تصريح کرده است که ابناثير، نحو را از ابن دهان (م 590 ق) و يحيي بن سعدون القرطبي (م 567 ق) فرا گرفته است (همانجا). ابن دهان و قرطبي، هر دو از نحويها داراي کرسي تدريس در موصل بودهاند. ابن دهان، يکي از علماي صاحب نام و داراي کتاب در نحو و لغت است. سيوطي در مورد او مينويسد: «قال ابن النجار و القفطي: احد الائمّة النحاة المشهورين بالفضل و التقدّم و کان متبحّراً في اللغة» (همان، ص 428).