جايگاه ابن اثير و کتاب النهاية في غريب الحديث و الأثر - صفحه 99

3ـ3. نتيجه

شرح حال ابن اثير حاکي از اين است که وي در علوم قرآن، فقه (معجم الأدباء، ج 17، ص71)، اصول فقه و حساب ( الکامل في التاريخ، ج 1، ص333) مبرّز بوده است.
با بررسي کتابهاي او، علاوه بر تأييد اين مطلب مي‌توان تخصّص او را در زمينه تفسير قرآن نيز به صورت ويژه مطرح کرد. کتاب الانصاف في الجمع بين الکشف و الکشّاف گوياي توجّه وي به مقوله تفسير آيات قرآن کريم در کنار احاديث مأثوره است. و پر روشن است که فقه، اصول فقه و تفسير، ارتباط تنگاتنگي با شرح حديث دارند. اين نکته نيز قابل ذکر است که علاوه بر وجود نقاط مشترک فراوان در پايههاي اين علوم با دانش غريب الحديث، بسياري از معمّاهاي ناگشودني در غريب الحديث، به راحتي توسّط علوم گفته شده قابل حلّ هستند.

4. ميزان اعتماد صاحب نظران پس از او به کتاب «النهايه»

با بررسي کتب نوشته شده پس از ابن اثير، ميتوان به ميزان اعتماد صاحب نظران پس از او به کتاب و نظرات ابناثير پي برد. در نگاه نخست، کتب غريب الحديث و شرح الحديث که پس از ابن اثير نوشته شده است، بهترين و روشن‌ترين موارد براي بررسي اين موضوع هستند.
امّا بايد گفت، قوّت کار ابن اثير فراتر از اين است؛ زيرا در موضوعات ديگري هم‌چون فقه، اصول، تفسير و لغت نيز جاي پاي محکمي از النهايه در بسياري از کتب مرتبط با اين موضوعات ديده ميشود.
حال به تعدادي از کتابهاي معتبر مرتبط با موضوعات لغت، حديث، تفسير و فقه مراجعه و ميزان توجّه آنان را نسبت به نظرات ابن اثير در النهايه بررسي ميکنيم. در اين جا، ذکر اين نکته لازم است. يکي اين که جهت اختصار در متن، به ذکر هفت مورد بسنده کرده‌ايم و ديگر اين که فقط نظرات ابن اثير در کتاب النهايه مدّ نظر است.

4ـ 1. کتابهاي لغت

پر روشن است استفاده کتب لغت از النهايه، گوياي اعتبار بالاي آن است و استناد لغويان به اين کتاب، نشان از اعتبار لغوي آن است.
به لحاظ تاريخي، پس از النهايه ابن اثير، معاجم ذيل به رشته تحرير در آمدند:
مختار الصحاح، لسان العرب، قاموس المحيط، مصباح المنير، و تاج العروس.
عبد القادر رازي (م 691 ق) با توجّه به اين که مبناي کتابش (مختار الصحاح) را خلاصه الصحاح جوهري قرار داده است، طبيعي است که هيچ ذکر نامي از ابن اثير نداشته باشد؛ زيرا الصحاح جوهري يکي از منابع ابن اثير در النهايه بوده است.

صفحه از 107