امير المؤمنين علي عليه السلام در اين كه راه راست يكي است ميفرمايد: «ما اختلف دعوتان الا كانت احديهما ضلالة؛ آن گاه كه دو نفر برابر هم به تبليغ پرداختند، به طور حتم يكي از آنها گمراه است» ( نهج البلاغه، حكمت، ۱۷۴).
بنا بر همين اعتقاد، صوفيان ميگويند امام حسين عليه السلام نبايد با يزيد كه ظاهراً خليفه مسلمين بود به مخالفت بر ميخاست؛ زيرا اسلام صلح كل است و عقيده هر گمراهي را محترم ميشمارد. البته چنين اعتقادي از كساني كه لعن يزيد و ابليس را جايز نميدانند، دور از انتظار نيست ( احياء علوم الدين، ج 3، ص 1573).
چلّهنشيني
البته در تعاليم صحيح اسلامي، عدد چهل، مقدّس دانسته شده است امّا چلّهنشيني به شيوه صوفيان، دور از تعاليم ناب اسلامي است. اهل تصوّف، در بيان مستندات خود به حديث «من اخلص لله اربعين صباحاً ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه علي لسانه» تمسّك ميجويند. شيخ حرّ عاملي در همين رابطه ميگويد: «بسيار جاي شگفتي است كه صوفيان در اين باره به حديث من اخلص لله استناد ميجويند در حالي كه اين حديث، علاوه بر ضعف در سند هيچ گونه اشاره اي به ترك خوراكيهاي حلال و انجام رياضات خاص ندارد و آن چه از اين حديث فهميده ميشود، غير از اخلاص در عبادت و پرستش ديني نيست» ( نقدي جامع به تصوّف، ص 157ـ 156).
و همچنين صوفيه موضوع اعتكاف سه روز يا بيشتر پيامبر را در دهه آخر ماه رمضان در مسجد، به روا بودن خلوتنشيني و گوشهگيري، تفسير و تطبيق ميدهند. بي شك چيزي كه به چلّهنشيني يا گوشهگيري آنها، كم يا بيش اشارهاي داشته باشد، وجود ندارد؛ زيرا اعتكاف كه سنّت است، تنها در ماه رمضان است و بايد در روزهايي معدود و در مسجد انجام شود و نه جاي ديگر. كنارهگيري آن حضرت براي عبادت در غار حراء نيز در طول ساعت اندكي در روز بوده و گاهي هم يك يا دو روز در آن جا توقّف ميكرده و همسرش خديجه، انواع خوراكيها و آشاميدنيهاي پاكيزه را برايش فراهم ميكرده است ( تصوّف و تشيّع، ص 419ـ 418).
دين مقدّس اسلام، آيين معتدل و بدون از افراط و تفريطهاست. از اين جهت، با روش مرتاضان هند، راهبان مسيحي و اعمال و رفتار خلاف عقل سليم، مخالف است. از نظر اسلام، مقصود از رياضت، ترك دنيا و رهبانيت به روش هندوها و پيروان كليسا و يا چلّهنشيني و عزلت صوفيان و افراد خانقاه نيست، بلكه مقصود تمرين و وادار كردن خويش به كارهاي خير و سنن صالحه، از اداي واجبات و ترك محرّمات و ساير امور حسنه است ( نقطههاي آغاز در اخلاق عملي، ج1، ص 447).
شريعتگريزي
عدّهاي از اهل تصوّف، شريعت را مقدّمهاي براي رسيدن به حقيقت ميدانند و با استناد به آيه مباركه «فاعبد ربّك حتي يأتيك اليقين» ميگويند: عبادات براي رسيدن به يقين است و با نيل به اين مقام، تكليف از صوفي برداشته ميشود.