نام ابوالحسن علی بن محمد ربعی مالکی کتابی با همین عنوان فضائل الشام نوشته که با تصحیح صلاح الدین منجد منتشر شده است. گفته شده است که این نخستین تکنگاری است که در باره فضایل شام نوشته، و بعدها توسط ابراهیم بن عبدالله فزاری (م729ق) تحت عنوان الاعلام بفضائل الشام، تلخیص شده است.
دو کتاب دیگر، یکی با عنوان نزهة الانام فی فضائل الشام و دیگری، تحفة الانام فی فضائل الشام در باره فضایل شام نوشته شده که بخش مهمی از آنها و شاید همه، روایات منسوب به رسول صلی الله علیه وآله است.
عبدالکریم سمعانی (م562ق) هم رسالهای در فضائل الشام داشته است. در ایضاح المکنون۱ چندین کتاب دیگر هم در باره فضایل شام گزارش شده است. اثر حدیثی دیگر در این زمینه حدائق الانعام فی فضائل الشام، نوشته عبدالرحمن بن ابراهیم دمشقی (م1137ق) است.
بدین ترتیب، شاهدیم بر اساس آن روایات ساختگی قرون نخستین، بعدها، تا چه اندازه کار توسعه یافته و کتابها و رسالهها تدوین شده است. عده این احادیث را ابن عساکر در تاریخ دمشق آورده و از همه طرق گردآوری کرده است.
محمد بن عبدالواحد مقدسی (م744ق) نیز _ که در شام تحصیل کرده و در سمت جبل قاسیون اقامت داشته _ در ضمن کتابهای حدیثی خود کتابی با عنوان فضائل الشام، در سه جزء نوشته است.۲ خاندان مقدسی _ که شمارشان فراوان است و برخی هم آثاری علیه شیعه دارند _ بیشتر از هواداران حفظ اسلام اموی در شامات هستند.
یکی از اصلیترین دلایل نوشتن این قبیل آثار، احساس وطنی و تعلقات به آب و خاک است که بیشتر مؤلفان این آثار با نگارش آنها از خود نشان دادهاند. این احساس و باوری که دنبال آن است، انگیزه لازم را برای نگارش ایجاد میکند؛ برای نمونه عبدالرحمن دمشقی، نویسنده حدائق الانعام، در مقدمه اثر خود مینویسد:
خدای متعال، «بلدتنا هذه الشام؛ شهر مادمشق را»، با ارواح انبیا، مقدس گردانید. اینجا موطن ابدال و منزل اقطاب و مهبط اعور کذاب است! هر کسی که نزد قبور صالحان دعا کند، خداوند دعایش را مستجاب میگرداند.
پس آیه «و آویناهما الی ربوة ذات قرار» را انهار دمشق میداند؛ همین طور «و التین و
1.. ایضاح المکنون، ج۱، ص۶۱۷.
2.. در باره آن ر.ک: تاریخ الاسلام ذهبی، ج۴۷، ص ۲۰۹.