به نظر میرسد طبرسی روایت اخیر را از اهل سنت نقل کرده است؛ زیرا آنان به نقل این روایت به طور گسترده در منابع متقدم و متأخرشان پرداختهاند.۱ لازم به ذکر است که این روایت از سوی بیشتر محققان حدیث شناس عامه، فقط به جهت ضعف سند، ضعیف، منکر و موضوع شناخته شده است.۲
فارغ از ضعف سندی دو روایت پیش گفته، مضمون دو روایت پیش گفته با روایات نهی کننده از اقراء وتعلیم سوره یوسف به زنان در تعارض است؛ زیرا روایت نخست با عبارت عامّ «من قرأ»، همه تلاوت کنندگان، چه زن و چه مرد مسلمان را شامل میشود؛ هر چند «من قرأ» در روایت، به خواندن سوره ترغیب میکند و شاید برخی اقراء نهی شده در روایت نهی را تفسیر و تبیین سوره بدانند، ولی واضح است که روخوانی همین سوره نیز چنانچه دارای نهی از تعلیم باشد، بیشتر سؤال برانگیز است؛ در حالی که در تعلیم و تفسیر این سوره جنبههای تربیتی آن پررنگتر و شبهات طرح شده نیز به خوبی پاسخ داده میشود.
روایت دوم نیز صراحت بیشتری در تقابل با روایات پیش گفته دارد؛ چرا که با عبارت «...أیما مسلم...» به صراحت، تلاوت و تعلیم این سوره را بر زنان و مردان به صورت عام توصیه نموده است؛ ضمن آن که بر این مطلب تأکید دارد که این سوره را به بردگان خود که افرادی هستند که شما عهدهدار تربیت آنان هستید و از شما تبعیت میکنند، آموزش دهید. البته این شاید از این جهت بوده که در صدد بیان این مطلب است که حضرت یوسف علیه السلام مقطعی از عمرش برده بود، اما در پرتو خداپرستی و توحید به اوج عزت رسید.
با توجه به این که در زبان عربی، واژه «اهل» معانی متعددی دارد و در متون کهن گاه از
1.. الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۹۶؛ کشف الأسرار، ج۵، ص۲؛ أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج۳، ص۱۷۹؛ روح البیان، ج۴، ص۲۰۷؛ تفسیر القرآن العظیم، ج۴، ص۳۱۳؛ فتح القدیر، ج۳، ص۵. لازم به ذکر است که این روایت از سوی بیشتر محققان حدیث شناس عامه، به جهت ضعف سند، ضعیف، منکر و موضوع شناخته شده است (تفسیر القرآن العظیم، ج۴، ص۳۱۳؛ الفتح السماوی بتخریج أحادیث القاضی البیضاوی، ج۲، ص۷۳۶؛ السراج المنیر فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۷۴۱؛ موسوعه الاحادیث و الآثار الضعیفه و الموضوعه، ج۶، ص۵۴. ارجاعات آن: تحذیر المسلمین، ۱۴۳؛ الکشف الالهی، ۵۷۹).
2.. تفسیر القرآن العظیم، ج۴، ص۳۱۳؛ الفتح السماوی بتخریج أحادیث القاضی البیضاوی، ج۲، ص۷۳۶؛ السراج المنیر فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۷۴۱؛ موسوعه الاحادیث و الآثار الضعیفه و الموضوعه، ج۶، ص۵۴. ارجاعات آن: تحذیر المسلمین، ۱۴۳؛ الکشف الالهی، ص۵۷۹.