پژوهشی در باره احادیث نهی کننده از تعلیم سوره یوسف به زنان - صفحه 58

وی را عامی مذهب معرفی نموده و علامه حلی نام او را در بخش دوم کتاب رجالش ذکر کرده است.۱

شیخ صدوق، بنا بر تصریح خود، به روایات متفرد سکونی، یعنی آن دسته از روایات که غیر از سکونی کسی آنها را روایت نکرده، فتوا نداده است.۲

علامه حلی تضعیف ابن غضایری نسبت به سکونی را ذیل نام جابر بن یزید جعفی گزارش داده است.۳ البته صاحب معجم رجال الحدیث این ادعا را با دلایل چندگانه‌ای، از جمله عدم وجود این مطلب در نسخه قهپایی _ که کتاب ابن غضائری از طریق این نسخه به ما رسیده است _ و نیز این که تضعیف علامه به جهت ضعف در مذهب سکونی بوده است، نه ضعف در روایت، مورد نقد قرار داده است.۴

هر چند از سوی رجال‏شناسان متقدم، سکونی مورد توثیق خاص واقع نشده‌ است، ولی متأخران برای وثاقت و اعتبار حدیث این راوی، اموری چند ذکر کرده‏اند.۵

علّامه مجلسی در مرآة العقول سند این حدیث را بنا بر مشهور ضعیف توصیف کرده است.۶ ظاهراً دلیل وی وجود «ابیه»، یعنی همان «محمد بن جمهور عمی» است.

یکی از دو روایات موجود در من لایحضره الفقیه مرسل۷ و در نتیجه ضعیف است، اما روایت دیگر آن، گر چه ظاهراً معلق۸ به نظر می‌رسد، اما با توجه به مشیخه شیخ صدوق در پایان کتابش، مسند می‌شود:

ما کان فیه عن إسمـاعیل بن مسلم السکونیّ الکوفیّ فقد رویته عن أبی و محمّد بن الحسن، عن سعد بن عبد اللّه، عن إبراهیم بن هاشم، عن الحسین بن یزید النوفلیّ، عن اسماعیل بن مسلم السکونیّ.۹

لازم به ذکر است که کلینی مشابه این روایت را به سند خود، از نوفلی، از سکونی،

1.. رجال العلامة الحلی‏، ج۱، ص۱۹۹.

2.. من لا یحضره الفقیه، باب میراث المجوس، ذیل حدیث ش۵۷۴۵، ج‏۴، ص۳۴۴.

3.. خلاصة الاقوال، ص۳۵؛ رجال ابن الغضائری، بخش مستدرکات، ص۱۱۰.

4.. معجم‏ رجال ‏الحدیث، ج۳، ص۱۰۷.

5.. توضیح بیشتر مطلب در ادامه ذیل بررسی سند «من لا یحضره الفقیه» به مناسبت نام «نوفلی» خواهد آمد.

6.. مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج‏۲۱، ص۸۵.

7.. این اصطلاح دو تعریف عام و خاص دارد؛ در اینجا مراد، مرسل به معنای عام آن مراد است و آن به حدیثی گویند که همه یا برخی از راویان حدیث ذکر نشود (دراسات فی علم الدرایة، ص۶۰).

8.. روایتی که از ابتدای سند آن یک یا چند راوی پشت سر هم حذف شده باشد (همان، ص۳۸).

9.. من لا یحضره الفقیه، ج‏۴، ص۴۵۹.

صفحه از 76