خلقت و مکملیت در توزیع نقشها. مکملیت در خلقت بدین معنا است که خداوند تمام موهبتها را به یک صنف إعطا نکرده است. از این روی، هر یک از دو صنف، دیگری را واجد ویژگیهایی مییابد که خود فاقد آن است. همین تفاوتها است که زمینه جذابیت این دو را برای یکدیگر فراهم میسازد و آنها را به هم پیوند میدهد. در این دیدگاه، هیچگاه داشتن ویژگیهای خاص منجر به برتری ارزشی و حتی برتری مادی و دنیوی نمیگردد؛ چرا که هر دو جنس به یکدیگر و در حقیقت به تفاوتهای جنسیتی یکدیگر نیازمند بوده و هر دو برای ادامه حیات طبیعی و سالم خود از این تفاوتها بهره میبرند. از این نظر، همانقدر که جنس مؤنث به جنس مذکر وابسته است، جنس مذکر نیز به جنس مؤنث وابسته بوده و بدون او توانایی ادامه حیات ندارد و منشأ این نیاز دوطرفه، همین تفاوتهای جنسیتی است. مکملیت در نقشها نیز بدین معنا است که نقشهای متفاوتی برای زن و مرد طراحی شده که متناسب با توانمندیهای طبیعی آنان و تکمیل کننده نقشهای طرف مقابل است؛ به عنوان نمونه، نقش سرپرستی مرد هم متناسب با وضعیت جسمی و روحی او است و هم در خدمت ایفای هر چه بهتر نقش مادری و همسری زن. تفاوتهای طبیعی و تفاوت در نقشها، در تحلیل مبتنی بر مکملیت، هم زمینهساز کارآمدی زن و مرد در حیات دنیوی و هم تسهیلکننده حرکت معنوی آنان است. از این روی، زن و مرد آفریده شدهاند تا یکدیگر را به کمال برسانند؛ نه مانند آنچه که برخی گمان کردهاند، زن، تنها ابزاری برای تکامل مرد باشد.۱
بنا بر این، نگاه جنسیتی به معنای تبعیض و ظلم نیست؛ چرا که تفاوتهای جنسیتی _ که به صورت ذاتی است و در خلقت زن و مرد نهاده شده است _ اقتضا میکند که نظام سلسله مراتبی در تمام اجتماعات انسانی، به خصوص خانواده در جریان باشد و اگر در این نظام سلسله مراتبی هر کس در جای متناسب با وجود خود باشد، سلامت روانی خود و کارکرد صحیح نظام را تضمین خواهد کرد.
در پایان، بر اساس شیوهای که در خانوادهدرمانی ساختنگر مرسوم است، الگوی اسلامی سلسله مراتب در خانواده ارائه میگردد. تبیین نهایی و کامل این الگو و تعیین حدود جایگاه هر یک از اعضای خانواده در آن و مقایسه آن با دیگر الگوها (مردسالاری، زن سالاری و دموکراتیک) مستلزم پژوهشهای گستردهتری است.
1.. هویت و نقشهای جنسیتی، ص۹۷.