و به مناقشه در باره تضعیفات وارده در باره برخی از این مؤلفان پرداخته و در انتها به جلالت و علو منزلت آنها میدهد و در راه رسیدن به این مقصود از نص عالمانی فن بهره میگیرد.۱
_ مقطعی بودن کوششهای رجالی اخباریان
برخی بر این باورند که همت اخباریان به علم رجال مربوط به دوران خاصی از زندگی آنان میشده است و بعدها مانند برخی از عالمان از موضع خود کنارهگیری کردهاند و تغییر گرایش دادهاند؛ به عنوان مثال، محمد امین استرآبادی ابتدا فردی اصولی بوده و شاگرد صاحب مدارک بوده است.۲ اما بعدها، دارای گرایش اخباریگری شده است. از این رو، برخی تألیفات رجالی افرادی چون میرزا محمد اخباری و ... را به دوران خاصی از زندگی علمی آنان مرتبط میدانند.۳
اما به نظر نگارنده این فرضیه باطل است، و بر اساس بررسیهای صورت گرفته پرداختن به علم رجال منافاتی با گرایش اخباریگری ندارد .
نتیجه
_ اخباریان، به طور مطلق منکر علم رجال نشدهاند، بلکه قایل به عدم احتیاج به آن به ویژه در محدوده راویات کتب اربعه هستند.
_ قراینی وجود دارد که حاکی از رویکرد مثبت اخباریان به علم رجال است. از جمله این قراین ؛ تألیف کتب رجالی، بحث و گفتگو در باره وثاقت وعدم وثاقت راوی و ... است. همچنین آنان یکی از قراین صحت حدیث را وثاقت راوی بر شمردهاند.
_ با نگاهی دقیقتر در مییابیم که آنان با علم رجال مخالف نیست، بلکه با کارآیی علم رجال در راستای تنویع حدیث مخالفاند. در حقیقت اخباریان محدود کردن صحت حدیث را در چارچوب وثاقت راوی بر نمیتابند و حکم به صحت یا ضعف حدیث، تنها بر اساس اطلاعات رجالی را نمیپذیرند.
_ برخی از علمای اخباری با وجود نپسندیدن تنویع حدیث بلکه به علت مؤانست مردم
1.. خاتمة مستدرک الوسائل، ج۱، ص۳۷.
2.. روضات الجنات، ج۱، ص۱۲۰.
3.. «کلینی محدث یا اهل الحدیث»، ج۱، ص۱۲۳.