سنان میگوید:
وی را به غلو نسبت دادهاند؛ در حالی که نزد من ثقه و از اصحاب سر است و من در وی اثری از غلوی نمیبینم.۱
مخالفان ابن غضایری و موقف رجالی وی بیشتر اخباریانی هستند که تضعیفات ابن غضایری آنان را به وحشت انداخته است؛۲ به عنوان مثال، مرحوم مجلسی اول جرح برخی از راویان مانند جابر بن یزید جعفی را به خاطر نقل معجزات ائمه علیهم السلام از سوی بعضی از عالمان رجالی (مانند ابن غضایری) رد کرده و میگوید:
اما ابن غضایری مجهول الحال وی را جرح کرده است و متأخران _ رحمهم الله تعالی _ بر اقوال نامبرده اعتماد کردهاند.۳
وی مینویسد:
آیا درست است که بسیاری از راویان را به خاطر غلو طرد کنیم؛ در حالی که قدما در معنای غلو اختلاف دارند.۴
وی سبب جرح اکثر مجروحان را علو حال آنان میداند که عقل اکثر مردم از درک آن عاجز است. وی عالم رجالی یاد شده را به خاطر این گونه تضعیفها خطاکار میداند و میگوید:
پس ای اهل انصاف، به ظاهر جرحی که برخی از عالمان رجال در مورد اصحاب بزرگ ائمه ذکر کردهاند، توجهی مکن؛ از آنجا که ایشان اصحاب اسرار ائمه بوده و معجزات آن بزرگواران را نقل کردهاند.۵
مرحوم نوری نیز در خاتمه مستدرک الوسائل انتساب این کتاب به ابن غضایری مردود میشمرد و نسبت غلو و یا واقفی بودن را از برخی از راویان، با استدلالهای قوی رد میکند.۶
1.. همان، ص ۲۹.
2.. «روش ابن غضائری در نقد رجال»، ص۵۶.
3.. روضة المتقین، ج۱، ص۷۷.
4.. همان، ص۷۲.
5.. همان، ص۹۵.
6.. ر.ک: خاتمة مستدرک الوسائل، ج۱، ص۴۵.