مختلف به نقاش و نقار بپردازند، آزرده و حتی خشمگین میشدند و به آنان امر میفرمودند: «اقرءوا کما عُلّمتم».۱ و۲ گذشته از قرائت و اقراء، استنادهای ثبت شده پیامبر و اهلبیت علیهم السلام نیز هنگام تعلیم و تدبّر در قرآن و یا ذکر شواهد فقهی و اخلاقی، سراسر بر اساس قرائت واحد و مشهور بوده و از استناد به قرائتهای مختلف در این وادی خبری نیست.۳
نگاه طالقانی به موضوع اختلاف قرائات، نوعی اصالت و اصرار ناخوشایند را پدید آورده است که در خور تفسیری بدین سطح و پایه نیست. وی ذیل آیه پایانی سوره شمس مینویسد: بعضی ضمیر لا یخاف را راجع به رسول الله، یا ثمود، یا اشقی گرفتهاند که:
رسول بیم دهنده، یا ثمود، یا اشقی، از عاقبت آن عذاب نگران نبود. این ترکیب خلاف ظاهر، با قرائت «فلا یخاف» با فاء تفریع، مناسبتر است.۴
1. نحوه مواجهه او با برخی داستانها
طالقانی با داستانهای نادرست و اسرائیلیات، رویهم رفته برخوردی عالمانه و حکیمانه دارد، اما بعید نیست که گاهی برخورد او از حد تعادل فراتر رفته باشد.
همان گونه که اشاره شد، پرتوی از قرآن نیز گرفتار زندان و محدودیتهای آن گردید، اما در عین حال، طالقانی با همان امکانات محدود، بهرههایی عالمانه از پارهای منابع دست اول و مرتبط برد. او هنگام نگارش از کتب رایج در محیط روشنفکری دینی ایران در آن سالها به خوبی بهره میگیرد، در جای خود، «تفسیری علمی» از آیات قرآنی مرتبط ارائه میدهد، برخوردی جدید و شاخص با «اسرائیلیات» دارد و با شیوهای خاص، بسیاری از مشهورات روایی و تفسیری دارای ریشهاسرائیلی را با برهان و دلیل رد میکند و یا هدف تردیدی قوی و هوشمندانه قرار میدهد. طالقانی آشنایی خوبی با عهدین دارد؛ از آن نقل میکند و در رد یا اثبات مسائل مختلف از آن کمک میگیرد. ما در اینجا نخست، سخن او را بر آیات مربوط به بنیاسرائیل در سوره بقره از نظر میگذرانیم. نمونهای از این برخورد او، ذیلهایی است که برای سایه کردن ابر بر سر بنیاسرائیل و نزول منّ و سلوی بر
1.. بحار الانوار، ج۹۲، ص۵۳.
2.. «قرآن را هر یک همانگونه که آموختهاید، بخوانید».
3.. حمل قرآن، پژوهشی در روششناسی تعلیم و تحفیظ قرآن مجید، ۴۱- ۴۳؛ در باره وجوه سیره حکیمانه نبوی، ر.ک: تاریخ القرآن، ص۲۰- ۲۷.
4.. پرتوی از قرآن، ج۴، ص۱۲۰.