پژوهشی در شیوه حدیث‌گزاری تفسیر پرتوی از قرآن - صفحه 128

طباطبایی در گشودن بخش‌هایی تحت عنوان «بحث روایی» است. وی موضع‌گیری‌های سخته‌ای برابر اسرائیلیات دارد و به نقل و نقد عالمانه آنها می‌پردازد.

از سوی دیگر، سلبیاتی در شیوه حدیث‌گزاری او وجود دارد؛ او بسیاری از احادیث و اخبار را بدون ذکر هیچ‌گونه منبعی می‌آورد؛ هنگام نقل پاره‌ای از اخبار، به ذکر کلیِ نام یک منبع _ که بیشتر، منبعی معروف همچون مجمع ‌البیان است _ بدون ذکر باب و فصل و صفحه اکتفا می‌کند. گاهی برای تبیین آیات قرآن به اخباری استناد می‌کند که به هیچ وجه، قابل عرضه در جنب قرآن نیستند؛ چنان ‌که گاهی از یک «نسخه خطی» سخن می‌گوید که آیه‌ای قرآنی را به‌ صورتی مغایر با وجه و قرائت متواتر و معروف در خود جای داده است. در این مقاله تأملات او در مضامین برخی اخبار، کوشش او در جمع مضامین روایات، التفات به جانب علمی و اجتماعی، التفات به سخن نهج‌ البلاغه، موضع او برابر اسرائیلیات و بهره‌گیری او از لحن و لسان احادیث جزء ایجابیات کار او ذکر و تحلیل می‌شوند. همچنین توجه او به موضوع اختلاف قرائات، نحوه برخورد با برخی داستان‌ها و ذکر روایات بدون منبع از موارد قابل نقد و تأمل او باقی می‌مانند. عناوین ذیل از این موارد به تفکیک سخن می‌گویند.

بیان شیوه‌های او در نقل احادیث

الف. ذکر روایات حاوی تفصیل ومصادیق احکام فقهی

طالقانی در ذیل آیاتی که احکام فقهی مصطلح را در خود جای می‌دهند، از روایات بهره می‌گیرد؛ چنان که ذیل آیه 23 نساء می‌نویسد:

بافت بدنی و توارثی شیرخوار همچون ترکیبی از بافت مادر و پدر شیر دهنده و فرزند نسبی آنها می‏شود: الرّضاع لحمة کلحمة النّسب‏؛ شیرخوارگی، شیر دادن، دایگی، بافتی همچون بافت نسب است «حدیث نبوی». این هم بافتی تکوینی منشأ چنین حکم الحاقی و ابداعی قرآن حکیم است: «وَ أُمَّهاتُکُمُ اللَّاتِی أَرْضَعْنَکُمْ»1 . «یحرم من الرّضاع ما یحرّم من النّسب‏؛ حرام می‏شود از منشأ شیرخوارگی، آنچه از منشأ نسب حرام است «حدیث نبوی». و جریان محرّمات رضاعی، همچون محرّمات نسبی است. ملاک این حرمت را، تکوین و رویش بافت‌های اصلی بدن و مزاج شیرخوار، بیان کرده‏اند: لا یحرم من

1.. سوره نساء، آیه ۲۳.

صفحه از 144