پژوهشی در شیوه حدیث‌گزاری تفسیر پرتوی از قرآن - صفحه 135

در جاهای مختلف تفسیر خود، موضوع را به صهیونیسم امروز و دفاع از مسأله فلسطین می‌کشاند. ممکن است این دو مقوله در بادی امر، جدا از هم به نظر بیایند، اما ریشه مواجهه با آنها در ذهن طالقانی یکی است. وی حتی داستان یهود و صهیونیسم را به اَشکال جدید شرارت و حق‌کشی‌های آنها در قالب‌های استعماری پیوند می‌دهد.۱

اخبار اسرائیلی که دست‌ دسّ و تحریف یهود و احیاناً دستگاه خلافت در دهه‌های اولیه اسلام برساخته، با مسامحه و غفلت و نقل‌های متوالی تفاسیر از یکدیگر، به تدریج در بسیاری از تفاسیر جا خوش کرده است. به ‌طور کلی می‌توان سه نوع مواجهه با اسرائلیات را در تفاسیر زمان‌های گذشته برشمرد:

_ پذیرشی صریح یا تلویحی،

_ عدم نقل آنها و در موارد معدودی، نقل و ردّ،

_ برخوردی هوشیارانه و فعال و ردّ هوشمندانه.

برخورد طالقانی با بسیاری از اسرائیلیات مشهور و مکرر از نوع اخیر است. وی ذیل آیه 54 بقره می‌نویسد:

با چشم پوشی از آنچه در تورات و احادیث اسلامی آمده، بعید می‌نماید که بنی اسرائیل به دستور موسی چنین تکلیفی را پذیرفته و اقدام بخودکشی کرده باشند؛ با آن که همین‏ها پیوسته از هر تکلیف سبک‌تری سرباز می‌زدند و برای فرار از آن بهانه‏ای می‏جستند تا آنجا که به موسی می‏گفتند: تو خود با خدایت برو و با دشمنان بجنگ، ما این‌جا می‏نشینیم! «در تورات می‌گوید: سه هزار از قبیله به خاک و خون افتادند ..!». در بعضی روایات عده کشتگان را هفتاد هزار گفته‏اند!۲

وی در کنار نقل این مطلب به انعکاس خوی لجوج و نافرمان اسرائیلیان در پاره‌ای مواضع دیگر اشاره می‌کند که خود، استبعاد چنان فرمان‌بری و امتثالی مبالغه‌آمیز را بیش از پیش روشن می‌سازد.۳

طالقانی ذیل آیات سوره فجر نیز می‌نگارد:

در باره کاخ شداد، از وهب بن منبه نقل شده که مردی به نام عبد الله بن قلابه،

1.. همان، ج۳، ص۲۴۵، ۲۹۱؛ ج ۵، ص۲۰۴.

2.. همان، ج۱، ص۱۶۱.

3.. همان، ج۱، ص۱۶۰.

صفحه از 144