اعتبارسنجی روایات جمع و تدوین قرآن کریم در زمان ابوبکر و عمر - صفحه 163

است که در سینه‌ها جمع شده است، به طور مسلّم سخن بسیار نادرستی گفته است. اگر این حدیث از کتابت منظم قرآن در عهد پیامبر صلی الله علیه وآله گواهی ندهد، لااقل گواه بر آن است که قرآن از نظر سور و آیات هر سوره در زمان پیامبر صلی الله علیه وآله تنظیم شده بود؛ هر چند مجموع آن روی کاغذ نیامده بود.

برخی در موارد دیگر نیز از تعبیر «کتاب» چنین برداشت نموده‌اند؛ وقتی پیامبر صلی الله علیه وآله در هنگام رحلت فرمودند که قلم و دواتی بیاورید تا چیزی بنویسم که پس از من گمراه نشوید، عمر در آنجا حضور داشت و گفت: «حسبنا کتاب الله».۱ اشاره به لفظ صریح «کتاب الله» را در کلام رسول صلی الله علیه وآله و عمر بن خطاب دلیل بر مجموع بودن قرآن در عهد رسول اکرم صلی الله علیه وآله و کتاب بودن آن باید شمرد.

2. مصاحف صحابه

در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله ، هر کدام از صحابه برای خود مصحفی داشتند، و به‌گونه‏ای که توانسته بودند، تدوین و تنظیم می‌کردند و چنان‌که گفتیم، نسخه‏ای نیز از هر نوشته آیات، نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله گرد می‏آمد تا جایی که در برخی روایات آمده است که حضرت به خواستاران مصحف، مصحف می‌دادند؛ مثلاً عثمان بن ابی العاص نقل می‏کند:

هنگام ورود هیأت نمایندگی «ثقیف» بر پیامبر صلی الله علیه وآله وارد شدم و از حضرت مصحفی را _ که نزدش بود _ خواستار شدم و حضرت آن را به من عطا کرد.۲

بر حسب روایات، در زمان ابوبکر مصحف‌هایی آماده و دسترس بودند؛ اگر چه از نظر ترتیب با یکدیگر اختلاف داشتند، یا آن که در حواشی این قرآن‌ها دعاهایی افزوده شده بود.۳ تهیّه این مصحف‏ها علاوه بر این که قرآن را به صورت مکتوب نزد مسلمانان محفوظ می‌داشت، هر کدام از صحابه نیز امکان می‌داد که در هر فرصتی قرآن را قرائت کنند و کسی که فاقد مصحف بود، باید قرآن را از حفظ می‌خواند.

از مجموع آیات و روایات در این زمینه دو مفهوم کلی و مهم می‌توان دریافت: اولاً، نگارش و کتابت قرآن کریم در زمان رسول صلی الله علیه وآله و دیگری، این که آیات و سوره‌ها در زمان رسول صلی الله علیه وآله منظم و مرتب شده بودند که به تبع آن در مجموع کتابت و نگارش قرآن کریم با

1.. صحیح البخاری، ج۱، ص۵۴ ؛ صحیح مسلم، ج۲، ص۱۶.

2.. مجمع الزاوئد، ج۹، ص۳۷۱.

3.. برای اطلاع از اختلاف ترتیب مصاحف، رک: الاتقان، ج۱، ص۶۴-۶۲؛ فتح الباری، ج۹، ص۳۸- ۳۹؛ مناهل العرفان، ج۱، ص۲۴۰. تاریخ القرآن، زنجانی، ص۷۰ - ۸۰؛ تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۳۵ و ۱۳۶.

صفحه از 173