و مدیریت رسول اکرم صلی الله علیه وآله را در بردارد که همه آنها اعتقادی محسوب میشوند و نه تاریخی.
ثانیاً، چه اشکالی دارد که موضوعی تاریخی از طریق تحلیل و استدلال عقلی مورد بررسی قرار گیرد؟ بیتردید، وقوع یا عدم وقوع بسیاری از وقایع نقل شده در تاریخ، با تحلیل عقلی روشن میشود و از این طریق میتوان، به صحت یا جعلی بودن اخبار مربوط به آن پی برد.
ثالثاً، برخی از قضایای تاریخی این گونهاند که گر چه روز، ماه، سال و شرایط آنها از نظر نقل تاریخی معلوم نیست، ولی اصل آن قضیه از نظر عقلی مسلّم است؛ مانند مرگ یک رجل سیاسی یا مذهبی یا علمی در قرون گذشته، که گر چه سال، ماه و روز آن روشن نیست، امّا شکی در وقوع آن نمیتوان داشت. قضّیه جمعآوری و ترتیب و تنظیم آن توسّط پیامبر صلی الله علیه وآله نیز گر چه روز و ماه آن از نظر تاریخی معلوم نیست، ولی اصل آن بر اساس تحلیل عقلی امری مسلّم است.
2. شبهه دیگر، این که اهتمام پیامبر صلی الله علیه وآله به قرآن کریم چیزی نیست که قابل انکار باشد؛ به همین جهت میپذیریم که ثبت آیات ضمن سورهها در زمان خود آن حضرت انجام گرفت، ولی این اهتمام با این که جمع سورهها و ترتیب آنها پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله و توسّط اصحاب صورت پذیرفته باشد، منافات ندارد.۱
در پاسخ گفته میشود: اولاً، با توجّه به این که دشمنان اسلام در صدد بودند تا قرآن کریم را کم، زیاد و تحریف کنند، به تأخیر انداختن جمعآوری آن با حکمت و تدبیر رسول اکرم صلی الله علیه وآله سازگاری ندارد.
ثانیاً، ضمانتی وجود ندارد که ترتیب قرآن کریم را همان گونه که رسول اکرم صلی الله علیه وآله خود به امر و هدایت پروردگار میتواند صورت دهد، به اصحاب واگذارد؛ زیرا بر فرض که همه اصحاب از نظر امانتداری و تقوا برجسته باشند و منافقانی در بین آنها نباشند، مسلّماً مصون از خطا نمیتوانستند باشند و احتمال تحریف در قرآن کریم همچنان باقی بود.
ثالثاً، برای این که اصحاب پیامبر صلی الله علیه وآله نظم و ترتیب مورد نظر پروردگار را در قرآن کریم پیاده کنند، بر پیامبر صلی الله علیه وآله لازم بود که نوع ترتیب و نظم صد و چهارده سوره را به اصحاب میآموخت و برای این امر وقت زیادی را اختصاص میداد؛ بیش از وقتی که برای جمعآوری، نظم و ترتیب قرآن کریم، با نظارت خود آن حضرت لازم بود. تدبیر حکیمانه این
1.. التمهید فی علوم القرآن، ص۲۸۶.