است که خود حضرت به این مهّم اقدام کند و آن را به تأخیر نیندازد.۱
3. اهتمام پیامبر صلی الله علیه وآله به شأن قرآن تردید ناپذیر است و میتوان این اهتمام را در ثبت آیات ضمن سوره و پس از نزول مشاهده کرد و نظم آیات در هر سوره تحقق پذیرفته است، اما جمع و ترتیب سورهها به مانند یک کتاب حاصل نشده؛ زیرا همواره این گمان بوده که قرآن باز هم نازل میشود و وحی قطع نشده و صحیح نیست که قرآن میان دو جلد قرار گیرد، اما هنگامی که یقین کردند که وحی قطع شده، حضرت به علی علیه السلام وصیت کرد که قرآن را جمعآوری کند.۲
این استدلال برای عدم توقیفیت سوره از ایشان بسیار عجیب است. مگر نمیشود تا زمانی که وحی قطع نشده، ترتیب آیات و نظم سورهها مشخص شود، و هرگاه آیه یا سورهای نازل شد، بگویند این آیه و سوره را در میان آن آیات یا سورهها قرار دهید. فرقی بین آیه و سوره از جهت ترتیب نیست. اگر احتمال نزول وحی میرفته، باید ترتیب آیهها را هم به بعد واگذار میکردند؛ زیرا احتمال میرفت آیهای بعد نازل شود. چگونه است که به زعم ایشان هرگاه آیهای نازل میشد، پیامبر صلی الله علیه وآله دستور میفرمودند که آن را در سورهای خاص و پس از آیهای خاص قرار دهند، اما اگر میخواستند بگویند سورهای را که نازل شده باید در میان فلان سوره و فلان سوره قرار داد، این ممکن است نبوده است! اتفاقاً احتمال نزول یک یا چند آیه تا نزول سوره در اواخر دوران مدینه بیشتر بوده است.
اندیشمندانی مانند: ابن طاووسی، امام شرف الدین، عاملی، رامیار، آیةالله خویی۳ و ... در کتابهایشان به این مسأله تأکید داشتند.
هـ) معیار تاریخ
یکی از معیارهایی که از سوی صاحبنظران فریقین برای نقد روایات به کار رفته و میرود، معیار تاریخ است. به جرأت میتوان گفت این معیار در زمینه روایات جمع قرآن کریم از معیارهای اساسی است؛ زیرا روایات جمع قرآن کریم حایز مباحث تاریخی هستند؛ به عنوان نمونه، هیچ فردی نمیتواند در این واقعیّت تردید کند که رسول خدا صلی الله علیه وآله
1.. حقایقی مهم پیرامون قرآن، ص۵۸.
2.. التمهید فی علوم القرآن، ص۲۸۵.
3.. سعد السعود، ص۱۹۲ – ۱۹۳؛ اجوبة المسائل جارالله، ص۳۱؛ حقایقی مهم پیرامون قرآن، ص۱۰۰؛ تاریخ قرآن، ص۲۸۰؛ بیان در علوم و مسائل کلی قرآن، ص ۲۵۳.