اعتبارسنجی روایات جمع و تدوین قرآن کریم در زمان ابوبکر و عمر - صفحه 169

یقین‏آور نمی‏دانند؛ در صورتی که روایات تدوین، دلالت می‏کنند که هنگام گردآوری قرآن، تنها مدرک و مرجعی که برای اثبات قرآن بودن در اختیار بود و توسط آن، آیات قرآن از غیرش تشخیص داده می‏شد، شهادت دو نفر مسلمان و گاهی یک نفر که شهادت او مطابق شهادت دو نفر باشد، قرار داشت. نتیجه سخن، این است که قرآن با خبر واحد ثابت گردیده و نوشته شده است، نه به طور تواتر. آیا واقعاً یک نفر مسلمان می‏تواند با این مطلب همراهی کند و بدان معتقد باشد و یا حتی کمتر، چنین سخنی را بر زبان براند؟ آیا قطعی بودن این مسأله که قرآن باید از راه تواتر و نقل‏های پیاپی و یقین آور ثابت گردد، و نه از راه خبر واحد و یا شهادت دو نفر، نمی‏تواند دلیل قطعی بر دروغ بودن این روایات بوده باشد؟1

این اشکال آن چنان روشن است که بسیاری از محدثان و مورخان را به تکاپو واداشته و برای دفع آن به راه‏هایی متوسل شده‏اند. ابو شامه (م665ق) در المرشد الوجیز _ که اشکال روایت را به خوبی درک کرده است _ خود توجیه دیگری ذکر می‏کند و می‏گوید:

منظورشان این بوده که ثابت شود مکتوبات عرضه شده آن چیزی است که مطابقت با نوشته‏هایی می‏کند که در خدمت پیامبر صلی الله علیه وآله نوشته شده، نه این که شهادت بر حفظ باشد.۲

سیوطی که خود این احتمالات را در معنای روایات نقل شده ذکر می‏کند، احتمال دیگری طرح می‏کند و می‏گوید:

شاید هم منظور آن باشد که شهادت بدهند که این نوشته‏ها مطابق با آخرین عرضه بر پیامبر صلی الله علیه وآله در سال وفات حضرتش بوده است.۳

آن چه ایشان و دیگران می‏گویند، از روایات استنباط نمی‏شود و اگر این معنا باشد، قهراً با اجماع مسلمانان در ثابت شدن قرآن با تواتر منافات دارد. این که قرآن با تواتر ثابت شده است، محل بحث نیست. محل بحث در محتوای این روایات است که می‏گویند قرآنی را گردآوری کردند که روش آنها با شهادت عدلین بود. البّته باز ما با واقعّیت عمل زید بن ثابت کاری نداریم. ممکن است نسخه‏ای که او در میان دو جلد قرار داده، همان مکتوباتی

1.. بیان در علوم و مسائل کلی قرآن، ص۳۲۰.

2.. المرشد الوجیز الی علوم تتعلق بالکتاب العزیز، ص۶۰.

3.. الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۱۰.

صفحه از 173