باشد که با تواتر ثابت شده است، اما اشکال بر سر این روایات و محتوای آن است که چنین چیزی را نمیگویند.
نتیجه
با توجه به مطالبی که بیان گردید، نکته بارز در این روایات، تعارض این روایات با یکدیگر است؛ به گونهای که حتی افراد غیر متخصص در حوزه علوم قرآن و حدیث _ که برای نخستین بار، با این روایات مواجهه میشوند _ بدون تأمل به این امر پی میبرند.
در این پژوهش تا حدی چهره از حقیقت آشکار گردید؛ زیرا با توجه به شواهد مورد اعتماد بین فریقین چنین استنباط گردید که رسول خدا صلی الله علیه وآله توجه خاصی نسبت به جمع و تدوین قرآن داشته و طبق آیات شریفه امکانات و وسایل موجود بوده است.
با این اوصاف چگونه میتوان تصور نمود که مسلمانان فداکار صدر اسلام اعتنایی به جمع قرآن و حفظ آن ننموده باشند تا در نتیجه، خلفا به جمع آوری قرآن بپردازند؛ در هنگام جمع آوری قرآن، ثبت هر آیهای را منوط به شهادت دو نفر بدانند! این احتمال همان گونه که به طور مفصل بیان نمودیم، از نظر عقل و بررسی تاریخ و اجماع مردود و غیر قابل اعتنا است.
گذشته از دلایل عقلی و تاریخی، روایتهای بسیاری در کتب روایی اهل سنت مبنی بر جمع آوری قرآن در زمان رسول صلی الله علیه وآله و رد روایتهای جمع آوری به دست خلفا وجود دارد. روایات رسیده از رسول صلی الله علیه وآله را _ که در جوامع روایی اهل سنت موجود است _ بررسی نمودیم و به شواهد و قراینی، دال بر نگارش و جمعآوری قرآن به صورت مصحف در زمان رسول صلی الله علیه وآله دست یافتیم.
بنا بر این، با توجه به تمام شواهد و قراینی که گذشت، میتوان اینگونه استنباط کرد، که شواهدی اعم از قرآنی، روایی، عقلی، تاریخ و اجماع درصدد بیان این نکته هستند که روایات رسیده در خصوص جمع قرآن کریم در معنای خاص و منحصر به فردی _ که توسط خلیفه اول و دوم ابداع شده باشد و در جامعه بازتابی فراگیر داشته باشد _ نبوده است. عرضه روایات رسیده در این برهه زمانی بر شواهدی که قبلاً بدان اشاره شد، بیانگر این نکته است که قطعیتی که اغلب محققان و نویسندگان در حوزههای گوناگون مطالعاتی بدان معتقد هستند، قابل نقد و بررسی است و حتی در مواردی بسیار ضعیف است.