ابومخنف و بررسی اسنادی و محتوایی اثر او «مقتل الحسین علیه السلام» - صفحه 64

به تضعیف یا تقویت یک خبر بزنند.۱ به همین علت، طبری در ابتدای تاریخ خود می‌گوید:

بیننده کتاب ما بداند که بنای من در آنچه آورده‌ام و گفته‌ام، بنا بر قول راویان بوده است، نه حجت عقول و استنباط نفوس...۲

برخی از متقدمین، بر خلاف طبری هنگام نقل، با القای نظر شخصی از اعتبار اثر خود کم می‌کنند؛ به عنوان مثال، ابن سعد در آغاز نقل واقعه عاشورا تصریح کرده است که فقط حاصل سخن را نقل می‌کند؛ بدون این که مشخص کند کدام مطلب از کدام راوی است.۳ ضمناً هنگام نقل خبر هفت بار گزارش را قطع می‌کند و با عبارت «رجع الحدیث الی اوله» گزارش خود را ادامه می‌دهد.۴ قطع خبر حکایت از این دارد که ابن سعد مرتباً به ابراز عقیده می‌پردازد.

علاوه بر سند، در متن نیز غرض ورزی وجود دارد. او بیان می‌کند که خروج امام حسین _ علیه السلام _ اشتباه بود و پیامد آن بدیهی و واکنش حکومت وقت کاملاً طبیعی ‌است.۵ همچنین در روایت ورود عبید الله بن زیاد به کوفه، مردم کوفه با عبارت «فلما رأته السفله» توصیف شده‌اند که بیان‌گر سایه افکندن تحلیل ابن سعد بر سر مقتل است.۶ در مقابل، روایت ابو مخنف، مسند و در متن درج، توضیح و سوگیری دیده نمی‌شود.

عدم افسانه سرایی

در سراسر گزارش ابو مخنف اثری از افسانه سرایی وجود ندارد. در مقایسه با برخی از متون موازی نظیر الفتوح ابن اعثم(۳۱۴ق) این حقیقت آشکار می‌شود؛ به عنوان مثال، دو مورد از این روایات بررسی می‌شوند.

1. به نقل از ابن عباس آورده است:

(نزد پیامبر بودم) که جبرئیل را با گروهی از فرشتگان نزد پیامبر دیدم؛ در حالی

1.. نشاءة علم التاریخ عند العرب، ج۱، ص۲۰.

2.. تاریخ الطبری، ج۱، ص۵.

3.. ترجمه الامام الحسین، ص۵۳.

4.. همان، ص۵۵، ۶۴، ۷۱، ۸۰، ۸۱، ۸۳، ۹۲.

5.. همان، ص۵۷.

6.. همان، ص۶۵.

صفحه از 85